Abstract:
رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی در پی شفافسازی این حقیقت است که عواملی همچون بافت موقعیتی، بافت بینامتنی، روابط قدرت در جامعه، سلطه، فرهنگ و ایدئولوژی حاکم بر جامعه زبانی را شکل میدهد و از طریق به کارگیری زبان در جامعه است که این ساختارها، فرایندها و ایدئولوژیها تثبیت میشوند. آنچه در این مختصر ارائه میشود بررسی برابرهای انتخاب شده از دو مترجم و مقابله آنها با متن اصلی داستان «عربی» اثر جیمز جویس بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف است، تا با استناد بر این رویکرد بر کارایی آن در فرایند برابریابی و دستیابی به برابرهای مناسب در متن مقصد صحه گذاشته شود. زیرا رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی بر این اصل اساسی پایهگذاری شده است که ساختارهای گفتمانمدار و ملاحظات غیرزبانی و توصیف فرازبانی در تحلیلهای زبانی به طور کلی و در فرایند ترجمه به طور اخص از اهمیت بالایی برخوردار است. از جمله ساختارهای گفتمانمداری که در مقاله حاضر بررسی میشود عبارتاند از گزینش واژگانی، ضمایر، رابطه عاملیت نحوی یعنی انتخاب صیغه معلوم/ مجهول، فرایند اسمسازی و طرد کنشگرها.
Critical Discourse Analysis puts stress on this fact that situational and intertextual context, power and ideological relations in the society make language and through language these structures, processes and ideologies have been fixed within the society. The following study takes a contrastive analysis on the lexical equivalence of the story "Araby" from two translated texts. Authors believe Critical discourse analysis can help translators in the process of translation. According to the Fairclough's model, Critical discourse analysis (2001), description precedes interpretation and explanation. But in translation criticism one process as REPRODUCTION is added to this model which contains three previous layers, these layers work simultaneously in the forth level, REPRODUCTION. The discursive structures in the paper are as follow: Choice of words, pronouns, passive structures versus active voices and suppression.
Machine summary:
بررسي مقابله اي گزينش برابرها در متون ترجمه شده از داستان «عربي» اثر جيمز جويس براساس الگوي تحليل گفتمان انتقادي فرکلاف 1 معصومه ارجمندي 2 ذليخا عظيم دخت چکيده رويکرد تحليل گفتمان انتقادي در پي شفافسازي اين حقيقت است که عواملي همچون بافت موقعيتي، بافت بينامتني، روابط قدرت در جامعه ، سلطه ، فرهنگ و ايدئولوژي حاکم بر جامعه زباني را شکل ميدهد و از طريق به کارگيري زبان در جامعه است که اين ساختارها، فرايندها و ايدئولوژيها تثبيت ميشوند.
آنچه در اين مختصر ارائه ميشود بررسي برابرهاي انتخاب شده از دو مترجم و مقابله آنها با متن اصلي داستان «عربي» اثر جيمز جويس بر اساس رويکرد تحليل گفتمان انتقادي فرکلاف است ، تا با استناد بر اين رويکرد بر کارايي آن در فرايند برابريابي و دستيابي به برابرهاي مناسب در متن مقصد صحه گذاشته شود.
در مقاله حاضر نگارندگان قصد دارند با استناد به اين رويکرد بررسي مقابله اي ميان گزينش برابرها در دو متن ترجمه شده و مقايسه آنها با متن اصلي داستان «عربي» اثر جيمز جويس را انجام دهند تا با استفاده از اين رويکرد نقاط ضعف و قوت در فرايند ترجمه ، فرايند برابريابي، برابري مناسب و روششناسي در مطالعات ترجمه را نشان دهند و نحوه انتقال ساختارهاي گفتمانمدار و روابط ايدئولوژيک نهفته در متن را در دو ترجمه متفاوت در دو برهه زماني مختلف به تصوير بکشند.
اما فرکلاف (١٩٩٥: ٧٣) با به کار بردن اصطلاح «گفتمان» بر اين نکته تاکيد ميورزد که کاربرد زبان در لابه لاي روابط و فرايندهاي اجتماعي محصور شده است ، روابط و فرايندهايي که به نحوي نظاممند گوناگونيهاي زباني را رقم ميزنند؛ به عنوان نمونه ميتوان به صورت هاي زباني که در متن ظاهر ميشوند اشاره کرد.