Abstract:
تکبر در کتب لغوی و اخلاقی غالبا خودبزرگ بینی و خود برتر بینی معنا شده است. از سویی مطالعۀ آیات و روایات، این مطلب را قویا نشان میدهد که در کاربرد «کبر» و کلمات همخانواده آن، زیر بار حق نرفتن، گردن کشی در برابر حق یا حق گریزی، به منزلۀ ریشه و عامل خودبزرگ بینی و خود برتر بینی مورد تأکید فراوان قرار گرفته تا جایی که در موارد متعددی اساسا کبر و تکبر، معادل حقگریزی و امثال آن دانسته شده است. در روایات به مواردی برمیخوریم که (با پررنگ کردن ریشۀ کبر) مراد از تکبر صرفا حق گریزیهایی، مانند سرباز زدن از ولایت و انکار معرفت حجتهای الاهی دانسته شده است. همچنین در مواردی که روایات، کبر را با تعابیری نظیر «ام العیوب» و «اعظم الذنوب» توصیف کرده و عقابهای شدیدی برای آن بر شمردهاند، تأکید بر حق گریزی است. حاصل این بررسی، توجه بیش از پیش به موضوع «حقپذیری» و «تسلیم در برابر حق» بهعنوان مؤلفه مهم «ایمان» و «دینداری» است که حاوی پیام مهم و تأثیرگذاری در رویکرد ما به مفاهیم و ارزشهای دینی خواهد بود.
Arrogance in the lexical and moral books often means self-conceit and self-superiority. However, by studying the verses and narrations, it is clearly visible that in the use of "Kubr" and its related words, turning one's neck against the right, not being under the burden of the right or avoiding the right, as the root and cause of self-conceit and superior self. The nose has been emphasized a lot. To the extent that in many cases pride and arrogance are considered equivalent to evasion and the like, and self-exaltation is a great example and a common example of it. Therefore, we sometimes come across cases in the narrations where the meaning of arrogance is simply evasion of the right, such as rejecting the guardianship and denying the knowledge of God's proofs, which no longer means arrogance. Also, if in the hadiths, greatness is called with interpretations such as "Um al-Ayoub" and "Azm al-Zanub" and severe punishments are given for it, it means avoiding the right. The result of this study is to pay more attention to the issue of "right acceptance" and "surrender to the right" as an important component of "faith" and "religion". It is clear that such a look at the category of religiosity will contain an important message and influence our approach to religious concepts and values.
Machine summary:
از سویی مطالعۀ آیات و روایات، این مطلب را قویا نشان میدهد که در کاربرد «کبر» و کلمات همخانواده آن، زیر بار حق نرفتن، گردن کشی در برابر حق یا حق گریزی، به منزلۀ ریشه و عامل خودبزرگ بینی و خود برتر بینی مورد تأکید فراوان قرار گرفته تا جایی که در موارد متعددی اساسا کبر و تکبر، معادل حقگریزی و امثال آن دانسته شده است.
org/fa/Book/View/81/1817/2-%D8%AA%D9%83%D8%A8%D8%B1 خمینی، روحالله، شرح چهل حدیث، حدیث چهارم، کبر برای اثبات این که وجه اصلی تکبّر، حقگریزی است، به چند روایت در تعریف تکبّر و نظر علما در روایات و ترجمههای آیاتی که کلمه کبر در آن آمده میپردازیم.
این که کبر را از اصول کفر بر شمردهاند 1 نه فقط به جهت خود بزرگ بینی شیطان است، بلکه بدین جهت است که اول بار او حاضر نشد که زیر بار حق برود؛ یعنی او در مقابل حقیقتی به نام فرمان الاهی سر باز زد و حق گریزی نمود.
البته میتوان در آیاتی که به تکبّر در رویکرد و رفتار انسانها نسبت به هم اشاره دارد، بر معنای خود بزرگ بینی 5 تکیه کرد؛ اما در آیاتی که این مقایسه مطرح نیست و دوزخ را جایگاه متکبّران معرفی میکند 6 ، حق گریزی و تسلیم حق نشدن پررنگ است.
در این آیه مراد از تکبّر، به شهادت مترجمان حق گریزی است، چرا که انسان میتواند بهمراتبی خودبزرگ بین باشد اما به آیات الاهی ایمان آورد اما آنچه باعث ضلالت و تکذیب آیات پروردگار میشود، همان تکبّر در برابر حق است.