Abstract:
انتخاب نوع سطح تحلیل و تناسب آن با پدیدههای مورد بررسی، با تردیدهایی همراه است و از اینرو، همچنان یک مساله است! لذا سوالاتی چون: آیا روششناسی نظام بینالمللی یا دولت ملی (نظام- دولت) از توانایی کافی در تحلیل رخدادها برخوردار است؟ یا اینکه به مدل دیگری بر پایه زیستبوم دینی در سنجش رویدادها نیازمندیم؟ مطرح میشود. فرضیه پژوهش آن است که تنها کسانی که به سنّتهای گذشته یا به لزوم سیراب شدن از سنّتهای فکری پیشین ایمان ندارند، از پاسخگویی به سوالات پیش گفته طفره میروند و در قضاوتهای تحلیلی، اغلب بر روی سازمانها یا نخبهها، گروهها، طبقهها، کشورها و... تمرکز میکنند؛ در حالی که اهمیت یک کانون تحلیلی جامع و جدید چون بومیسازی مورد غفلت قرار میگیرد. تست این فرضیه در گرو کاربست روشی توصیفی-تحلیلی است تا با گذار از توصیف سطوح تحلیل، توضیح گزینههای مختلف و بررسی نتایج دو سطح کلان (نظام بینالملل) و خرد (نظام ملی) دسترسی به هدف یا ارائه سطح جدیدی از تحلیل بومی-دینی فراهم شود. توصیف و تحلیل بومیسازی بهمثابه تلاشی در نقد روششناسی نظام- دولت و ارائه روششناسی جدید با تکیه بر داشتههای درونی (بومی-دینی) از نتایج این پژوهش است.
The selection of the level of analysis and its relevance to the studied phenomena is fraught with doubts and, therefore, is still a problem! Therefore, questions such as: Does the methodology of the international system or the national government (system-government) have sufficient ability to analyze events? Or do we need another model based on the intellectual ecosystem to measure events? The author's hypothesis is that: Only those who believe in the past traditions of the humanities or believe that should be immersed in the previous intellectual traditions, avoid answering the aforementioned questions and, in analytical judgments, often focus on the organizations or the elites, the groups, the classes, the countries and etc, while the importance of a comprehensive and new analytical center such as localization is neglected. Testing this hypothesis depends on the use of a descriptive-analytical method, by passing from describing the levels of analysis to explaining the different options and examining the results of the two levels of macro (international system analysis) and micro (national system, so achieving to the goal or a new level of analysis be provided. localization description and analysis as an attempt to integrate system-government methodology based on internal belongings (religious-indigenous) is one of the results of the article.
Machine summary:
تست اين فرضيه در گرو کاربست روشي توصيفي- تحليلي است تا با گذار از توصيف سطوح تحليل ، توضيح گزينه هاي مختلف و بررسي نتايج دو سطح کلان (نظام بين الملل ) و خرد (نظام ملي) دسترسي به هدف يا ارائه سطح جديدي از تحليل بومي- ديني فراهم شود.
مزيت نسبي سطح تحليل دولت ملي آن است که ميپذيرد بين بازيگران در صحنه بازي نظام بين الملل ، تفاوت وجود دارد و چون ، چنين تفاوتي وجود دارد، تحليل گران مجبور هستند به بررسي جزئيتر کشورها و نقش آنان در حوادث بپردازند، البته وجود تفاوت در واحدهاي سياسي مانع از آن ميشود که بتوان نتايج بررسي از يک واحد را به ديگر واحدها تعميم داد، بلکه زماني پژوهشگران قادر به تعميم نتايج اند که بررسي هاي دقيقي از هر يک از واحدها به عمل آورند.
رويکرد کشورنگر به هيچ وجه نميتواند اطمينان دهد که مثلاً به مدلي براي شناخت يا تحليل يا مقايسه سياست خارجي دولت هاي ملي ختم شود، به آن دليل که تاکنون نتوانسته در تشريح رفتارها و تبيين تحولات بزرگ ملي تلاش موفقي داشته باشد، اما واقعيت آن است که شايد اين ايراد و اشکال به خود سطح تحليل برنگردد، بلکه به ناتواني و ناآشنايي پژوهشگران مربوط باشد که با علوم اجتماعي و کاربست آن در سطح تحليل ملي به قدر کافي آشنا نيستند و يا بخشي از آن به فقر حوزه مطالعات حکومت و سياست مقايسه اي در تراز ملي وابسته است .