Abstract:
مسئلۀ شهروندی و حقوق ناشی از آن یکی از جدیترین مسائل حوزۀ عمومی عصر جدید است که تقریباً همۀ دولتها با آن روبرو هستند. امواج جهانی شدن و رشد نیروهای اجتماعی مطالبهگر بر شدت اهمیت این مسئله افزوده است. مقاله توصیفی تحلیلی بوده و از روش کتابخانهای استفاده شده است. شهروندیِ عصر جهانیشده از یک سو مطالبات داخلی دارد و از سویی دیگر همگام با تحولات جهانی مطالباتِ فراملی را تبدیل به مسائل فروملی میکند. پرسش اصلی این مقاله در همین راستا این است که جهانی شدن با توجه به نظریۀ حقوق شهروندی چه چالشهایی برای گفتمان انقلاب اسلامی و قوۀ قضاییه ایجاد میکند. فرضیۀ تحقیق این است که ایران نیز در امواج جهانی شدن قرار دارد و این پدیده بر مسائل شهروندی اثر گذشته و برای قوۀ قضاییه و گفتمان انقلاب اسلامی چالشهایی را ایجاد میکند. نتایج تحقیق نشان داده است که قوۀ قضاییه بایستی برای مقابله با چالشهای برآمده از جهانی شدن در حوزۀ حقوق شهروندی تعامل منعطفتری با بسترهای اجتماعیاش داشته باشد و با اتکای بر ظرفیت فقه پویای شیعه این امور مستحدثه را حل و فصل کند.
The issue of citizenship and relevant rights constitute one of the most critical issues of the new age public domains which has involved almost all nations. The spread of globalization and development of demanding social forces have increased the significance of this issue. This article is descriptive-analytical and uses a library method. The citizenship of the globalized age has, on the one hand, involved domestic demands, and, on the other hand, transformed trans-national demands into sub-national issues, consistent with global demands. The main question of this article is: What challenges has globalization brought about for the Islamic Revolution discourses and the Judiciary, considering the citizenship rights theory? The research theory states that Iran is also subjected to the waves of globalization and this phenomenon has affected citizenship rights, thus causing challenges for the Judiciary and the Islamic Revolution discourse. Results from this article show that the Judiciary needs to have a more resilient interaction through its social context against the challenges arising from globalization in the area of citizenship rights domain, and to resolve these novel issues by relying on the dynamic capacity of the Shia jurisprudence.
Machine summary:
فصلنامه علمي جامعه شناسي سياسي انقلاب اسلامي دوره ٢، شماره ٤، شماره پياپي (٨)، زمستان ١٤٠٠، ص ١٦٤ ـ ١٤٥ مقاله پژوهشي چالش جهاني شدن براي نظريۀ حقوق شهروندي در گفتمان انقلاب اسلامي و قوه قضاييه جمهوري اسلامي ايران سيد مهدي قرشي ١، حجت الله ابراهيميان ٢، مقصود رنجبر 3 تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٠٨/٢٣ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/١٢/٢٥ چکيده : مسئله شهروندي و حقوق ناشي از آن يکي از جديترين مسائل حوزة عمومي عصر جديد است که تقريباً همۀ دولتها با آن روبرو هستند.
پرسش اصلي اين مقاله در همين راستا اين است که جهاني شدن با توجه به نظريۀ حقوق شهروندي چه چالشهايي براي گفتمان انقلاب اسلامي و قوة قضاييه ايجاد ميکند.
فرضيۀ تحقيق اين است که ايران نيز در امواج جهاني شدن قرار دارد و اين پديده بر مسائل شهروندي اثر گذشته و براي قوة قضاييه و گفتمان انقلاب اسلامي چالشهايي را ايجاد ميکند.
در همين راستا، پرسش اصلي اين مقاله ، اين است که جهاني شدن با توجه به نظريۀ حقوق شهروندي چه چالشهايي براي گفتمان انقلاب اسلامي و قوة قضاييه ايجاد ميکند.
با اين حال ، اگر چه در قانون اساسي کشورمان ، فصل سوم به «حقوق ملت » تخصيص داده شده است ، ولي فصلي مجزا با نام «حقوق شهروندي» در آن به چشم نميخورد، اين در حالي است که در ديگر قوانين عادي نيز تا سال ٨٣ سخني از حقوق شهروندي به ميان نبود، تا اينکه براي نخستين بار واژه حقوق شهروندي با صدور و ابلاغ بخشنامۀ آيت الله شاهرودي (رئيس وقت قوه قضاييه ) در تاريخ ٢٠ فروردين ١٣٨٣ وارد ادبيات حقوقي ايران شد (شفيعي، ١٣٩٩: ٥٨).