Abstract:
انقلاب اسلامی مادامی که در مسیر حقیقی خود گام بردارد، از غنای درونی خود در عرصههای مختلف بهرهمند خواهد بود و ابعاد کارکردی آن نیز افزون میگردد. بر این اساس میتوان ادعا نمود که هرگاه انقلاب در مسیر حقیقی خود حرکت نمود، به کارکردهای سیاسیای دست یافت که مجموعه آن کارکردها منحصر در نظام الهی ـ توحیدی است و تاکنون هیچ نظامی در عالم نتوانسته بدان دست یابد. تاکنون در خصوص زمینههای ارتقاء کارکردهای سیاسی انقلاب در جامعه کمتر سخن به میان آمده، بر اساس این ضرورت، نگارنده در این اثر با روش توصیفی ـ تحلیلی به دنبال تبیین این کارکردها خواهد بود و در نهایت بدین نتیجه رسیده است که کارکردهای سیاسی انقلاب در ابعاد داخلی و بیرونی منوط به حرکت نمودن آن در گفتمانی است که بر اساس آن پدید آمد. لذا هرگاه انقلاب از ریل اصلی هدفگذاری شده خود خارج گردد، کارکردهای سیاسیاش نیز کاهش خواهد یافت و طبیعتاً موجی از نارضایتی عمومی نیز به همراه خواهد داشت.
As long as the Islamic revolution continues on its true path, it will benefit from its inner richness in various fields and its functional dimensions will also increase. Based on this, it can be claimed that whenever the revolution moved on its true path, it achieved political functions, the set of which functions are unique in the divine-monotheistic system, and so far no system in the world has been able to achieve it. So far, there has been little talk about the fields of improving the political functions of the revolution in the society, based on this necessity, the author in this work will seek to explain these functions with a descriptive-analytical method, and finally he has come to the conclusion that the political functions of the revolution In internal and external dimensions, it depends on its movement in the discourse based on which it was created. Therefore, whenever the revolution deviates from its intended main track, its political functions will also decrease and naturally, it will bring a wave of public dissatisfaction.
Machine summary:
بر همين اساس با شکل گيري انقلاب 188 اسلامي، تحقق عدالت يکي از شئون بايسته و لازم در حکومت ديني شناخته شد، اما تحقق آن تنها با مبارزه دستگاه هاي قضايي ممکن نيست و مردم در راستاي حقوق نظارتي خود در جامعه ، لازم است قيامي همه جانبه در اين زمينه داشته باشند: «عدالت و مبارزه با فساد، اين دو لازم و ملزوم يکديگرند.
بر همين اساس بوده که حفظ استقلال سياسي کشور در هر دوره زماني از امهات انقلاب محسوب ميشود: «استقلال ملّي به معني آزادي ملّت و حکومت از تحميل و زورگويي قدرت هاي سلطه گر جهان است و آزادي اجتماعي به معناي حقّ تصميم گيري و عمل کردن و انديشيدن براي همه افراد جامعه است ؛ «و اين هر دو از جمله ارزش هاي اسلامياند و اين هر دو عطّيه الهي به انسان هايند و هيچ کدام تفضّل حکومتها به مردم نيستند.
(تقي زاده ، ١٣٨٦، ج ١: ٩٦) در همين راستا بوده که شعار «نه غزه ، نه لبنان » هرگز در مسير غيرت ملي و احساس مسئوليت نسبت به محور مقاومت نبوده و چنين افرادي هيچ ادراک صحيحي نسبت به مسئوليت ملي خود نداشته و تصوير توهمي آنها از شخصيت دشمن آنان را به اين وادي سوق داده است ؛ از ديد بنيان گذار جمهوري اسلامي ايران ، توجه حاجيان به جنبه هاي سياسي و اجتماعي حج سبب کوتاهي دست ستمگران ميشود و زمينه دستيابي به آزادي حقيقي را فراهم ميسازد.