Abstract:
این مقاله پس از بیان معنی تأویل قرآن کریم به ضرورت آن از نظر عقلی و نقلی پرداخته و دیدگاههای مختلف مسلمانان را در مورد تاویل بیان کرده است. آنگاه به تفاوت تأویل و تفسیر پرداخته و چون تأویل را قسیم تفسیر دانسته است، هیچکدام از تأویلات عرفانی را تفسیر به رأی نشمرده است؛ سپس روش امام خمینی در تأویل قرآن را تطابق دادن بین کتاب تدوین و کتاب تکوین دانسته است و نمونههایی را به عنوان شاهد بر این روش بیان کرده است.
Machine summary:
"برخی نیز گفتهاند «تأویل قرآن کریم اصلا جایز نیست و آن را تنها در سه حدیث پذیرفتهاند: 1ـ الحجر الاسود یمین الله فی الارض؛ حجراسود دست راست خدا در زمین است؛ 2ـ قلب المؤمن بین اصبعین من اصابع الرحمان؛ دل مؤمن میان دو انگشت از انگشتان خدای مهربان است؛ 3ـ انی لأجد نفس الرحمان من جانب الیمن»[6 [؛ من دم خدای مهربان را از سمت یمن مییابمبا توجه به آنچه گذشت روشن شد که چهار نظر مشهور در باب تأویل قرآن وجود دارد:1 ـ افراط برخی از معتزله و نیمه فیلسوفانی که تمام آیات مربوط به توحید و معاد را تأویل و بر غیر ظاهرشان حمل مینمایند.
سید حیدر آملی تفسیر را در مقابل تأویل دانسته و میفرماید: «تفسیر یعنی بحث از کیفیت، اسباب و شأن نزول آیات و امثال آن و این جایز نیست، مگر آنکه روایت درستی در مورد آن آمده باشد ولی تأویل به معنای صرف نمودن آیات به معنای مناسب آن است و این بر عالمان ممنوع نیست به شرط آنکه با قرآن و سنت موافق باشد»[17 [.
در پایان ذکر این نکته نیز لازم است که چون طبق دلیل عقلی و نقلی و نیز کشف و شهود تأویل قرآن مخصوص معصومین علیهمالسلام است که راسخان در علم هستند، هر کس غیر از آنان بخواهد قرآن را تأویل کند، باید احتیاط را از دست نداده و تمام آنچه را ذکر میکند، تنها به عنوان احتمالی در معنی و حقیقت آیات ذکر کند و چیزی را به صورت قطعی به کتاب خداوند نسبت ندهد؛ آنگونه که روش حضرت امام خمینی نیز بوده است."