Abstract:
نقشآفرینی فناوریهای مرتبط با هوش مصنوعی در دانش حقوقی بسان اکثر رشتههای علمی دیگر قابلتوجه میباشد. علوم جنایی حقوق محور و نظام عدالت کیفری نیز از حضور این فناوری بیبهره نمانده و استفاده از سیستمهای مرتبط با هوش مصنوعی در مراحل مختلف رسیدگیهای کیفری در بسیاری از کشورهای توسعهیافته اجرایی میباشد. سوال اساسی آنکه آیا فناوریهای مرتبط با هوش مصنوعی در مرحله مربوط به صدور حکم کیفری نیز قابل توصیه بوده یا خیر؟ و در فرض اعمال، چه چالشهایی پیش روی آن است؟ پژوهش توصیفی و تحلیلی حاضر حاکی از آن است که: تاثیرگذاری احساسات شخصی در رسیدگیهای قضایی، عدم دقت و سرعت کافی در رسیدگی به پروندهها، اعمال تعصبات و سلایق فردی و سوگیریهای آگاهانه یا ناآگاهانه، از جمله مهمترین دلایل توجیه ضرورت بهرهمندی از فناوریهای هوش مصنوعی در مرحله صدور حکم است؛ اما در این مسیر، پوشاندن ردای قضاوت آفت این مسیر بوده و چالشهایی همچون جانبداری، عدم شفافیت، انسان زدایی در فرایند تصمیمگیری و همسان گرایی در قضاوت را به همراه خواهد داشت. بر این بنیاد، حضور هوش مصنوعی به عنوان ابزاری تصمیمساز، تسهیل گر و دستیار در مرحله صدور حکم کیفری قابل توصیه است؛ اما استفاده از این فناوری به شکل تصمیمگیر و مستقل، مخالف با اقتضائات قضاوت و کیفردهی آموزهای مدرن بوده، گسستهای آیینی به همراه داشته و سهم انسان در برقراری عدالت را زیر سوال خواهد برد.
The role of artificial intelligence-related technologies in legal knowledge is significant like most other scientific fields. Legal criminal sciences, and criminal justice system, have not unbenefited from the presence of this technology. In many developed countries, artificial intelligence-related systems are applied in various stages of criminal proceedings. The basic question is, "are the technologies related to artificial intelligence applicable in the process of issuing a criminal sentence? And if yes, what are the challenges in front of it?" The method of research is descriptive and analytical. It indicates that, the influence of personal feelings in judicial proceedings, lack of accuracy and speed in handling cases, application of prejudices and individual tastes, as well as conscious or unconscious biases, are among the most important reasons of applying artificial intelligence technologies at sentencing level. However, using the cloak of judgment in an autonomous is the main barrier of this path and will bring harmful challenges, such as partiality, lack of transparency, dehumanization in the decision-making process, and homogenization in judgment. On this basis, the presence of artificial intelligence as a decision-making tool, facilitator and assistant in the criminal sentencing phase is recommended. However, the use of this technology in a decision-taking and independent manner is contrary to the modern requirements of judgment and punishment doctrine. In fact, it will bring legal breaks and question the human contribution in the administration of justice.
Machine summary:
(کرد علیوند و دیگران ،١٤٠٢: ٩٨-٩٩) یا در مرحله تحقیقات مقدماتی و در رابطه با قرارهای تأمین کیفری، مقام قضایی به دنبال پیش بینی این مهم است که آیا متهم در زمان تعیین شده در مرجع قضایی حضور پیدا خواهد کرد یا خیر؟ و در فرض آزادی، آیا مرتکب جرم دیگری خواهد شد یا خیر؟ اگر متهم با ریسک عدم حضور در مرجع قضایی و یا بروز خطر برای جامعه شناخته شود قاضی دستور بازداشت متهم را خواهد داد و متهم کم ریسک تا قبل از شروع دادرسی آزاد خواهد بود؛ بنابراین ، جای تعجب ندارد که روند تصمیم گیری قضایی با کمک نرم افزارهای ارزیابی ریسک مبتنی بر فناوریهای هوش مصنوعی تقویت شود؛ اما صدور حکم با گستره وسیع تری از ملاحظات همراه است .
(به نقل از: (Bagaric and Hunter, Op. Cit: 133 به هر ترتیب ، نزاع و اختلاف در این حوزه بیش ازحد تصور بوده و برخلاف رویکرد بسیاری از نظام های حقوقی مبنی بر استقبال از این پدیده نوظهور، در بسیاری از نظام ها تمایلی بر بهره از این فناوری در مرحله تعیین کیفر وجود ندارد؛ بنابراین ، تعجب آور نیست که برخلاف ایالات متحده ، در برخی دیگر از کشورها مانند استرالیا، تصمیم در خصوص مجازات عمدتاً بنا به صلاحدید و اختیار٣ قاضی است و هوش مصنوعی نقش مؤثری در صدور حکم ایفا نمی نماید (١٣٦ :Ibid).