Abstract:
همواره فقها در قواعد فقهیه و ابواب گوناگون فقه از اصل صحت در فقه استفاده میکنند.
از آنجا که شناخت جایگاه علمی این اصل منوط به قضاوت دربارهی چند موضوع اساسی
است. در این مجال به سه مورد از آنها میپردازیم. قاعدهی فقهی یا اصل اصولی بودن
آن. اماره یا اصل عملی بودن آن» و در نهایت با فرض اندراج آن تحت اصول عملیه, اصل
موضوعی یا حکمی بودن آن محل بحث واقع میشود. مطابق یافتههای تحقیق, اصل
صحت یک قاعدهی فقهی است. بنابراین» استفاده تطبیقی داشته و کاربرد استنباطی
ندارد. همچنین از سنخ امارات شرعی است و حکایت از واقع میکند؛ در نتیجه صرفا برای
رفع تحیر عملی و به صورت تعبدی جعل نشده است. اصل صحت بر فرض اصل عملی
بودن» در بیشتر موارد موضوعی است زیرا معمولا برای به دست آوردن احکام دیگر جریان
مییابد. هر چند نمیتوان به صورت مطلق آن را اصل حکمی یا موضوعی دانست. هر سه
تتیجه را میتوان از ماهیت و ادله این اصل به دست آورد.
Machine summary:
بنابراین تعریف، استصحاب حکمی از اصول غیر محرزه است و برائت شرعی در صورت اثباتِ موضوع، -مثل شک بین اقل و اکثر- اصل محرِز است؛ ولی این مطلب صحیح به نظر نمیرسد؛ به همین خاطر، بهتر است در تعریف اصل عملی گفته شود: رجوعِ احراز و عدم احراز، به لحاظ کشف در حین جعلِ اعتبار و عدم لحاظ آن است؛ اگرچه این حیث، باعث اماریت مجعول نیست.
شهید صدر در تعریف اصطلاح اماره و اصل عملی چنین آورده است: احکام ظاهری به دو دسته تقسیم میشوند: قسم اول، احکام ظاهری است که براساس کشف دلیل ظنی معینی است؛ به گونهای که کاشفیت آن دلیل، تمام ملاک برای جعل حجّیت آن دلیل است؛ مثل حکم ظاهری به وجوب تصدیق خبر ثقه و عمل بر طبق آن.
3. لزوم حرج و اختلال نظام در صورت عدم حمل فعل دیگران بر صحت؛ بنابراین، قاعده صحت از اصول عملیه تعبدیه است؛ چون مفروض این است که ملاک اماره بودن در آن وجود ندارد.
نتیجهگیری با توجه به تعاریف ذکر شده از قاعدهی فقهی، مسئلهی فقهی و مسئلهی اصولی مشخص میشود که اصل صحت از مسائل اصولی نیست؛ زیرا در این اصل، حکم شرعی مستقیماً بیان شده است و این طور نیست که در طریق استنباط حکم قرار گیرد.
در نتیجه، با توجه به اینکه در اصل صحت، حکم صحت بر موضوعات مشکوک الصحه تطبیق داده میشود، این اصل از قواعد فقهی است.
در بحث اماره یا اصل عملی بودن قاعده صحت، باید گفت: از آنجا که عقلا از باب تتمیم کشف بدون توجه به احتمال خلاف در افعال دیگران به این قاعده عمل کرده و خود را قاطع به صحتِ اعمال دیگران فرض میکنند.