Abstract:
مقاله پیشرو، در نظر دارد متناسب با نقش شناختی سازمانهای اطلاعاتی، تاثیر تاریخ بر آن نهاد را بررسی نماید. در تاریخ تحولات جوامع انسانی، ظرفیتهای اطلاعاتی و آگاهیبخشی نهفته است که میتواند تاثیر گستردهای در پیشبرد وظایف نهادهای اطلاعاتی برجای گذارد. این دو از جنبههای مختلفی در پیوند با یکدیگر قرار میگیرند. براین اساس، سوال مقاله بر تبیین تاثیر تاریخ بر نهادهای اطلاعاتی متمرکز گردیده و با روش تحلیلی و توصیفی به بررسی آن پرداخته است. یافتههای مقاله حکایت از آن دارد به اقتضای تحولات عصر جدید، که توانایی بر محور دانایی و آگاهی جریان دارد، نقش شناختی، اصلیترین عامل در شکوفایی ظرفیت نهادهای اطلاعاتی است. به میزان تسهیل، تامین و تحقق نقش شناختی، توانمندی و نقشآفرینی پایدار دستگاههای مزبور حاصل میگردد. تاریخ؛ گذشتهزنده، با انبوه اطلاعات و تجارب، از مهمترین عوامل در تامین نقش شناختی نهادهای اطلاعاتی میباشد. بدین خاطر، تاریخ را میبایست از منابع اطلاعات برتر دانست. توجه به آن، از مهمترین عواملی است که زمینه دستیابی به برتری اطلاعاتی و اشرافیت همهجانبه را فراهم میآورد. کسب اطلاعات تاریخ و شناخت گذشته کمک میکند نیروها و نهادهای اطلاعاتی در فرآیند سیاستگذاری و تصمیمسازی، در خلاء عمل ننمایند. لذا رجوع روشمند به گذشته و استفاده آگاهانه از تاریخ، دستاوردها و رهیافتهای ارزشمندی برای دستگاههای مزبور فراهم میآورد که در صورت فروگذاری، خلاء آن را هیچ عاملی دیگری جبران نمینماید.
The upcoming article intends to examine the impact of history on that institution in accordance with the cognitive role of intelligence organizations. In the history of the evolution of human societies, information and awareness capacities are hidden, which can have a wide impact on advancing the tasks of intelligence institutions. These two are connected with each other from different aspects. Therefore, the question of the article is focused on the explanation of the impact of history on information institutions and it has been investigated with analytical and descriptive methods.The findings of the article indicate that due to the developments of the new era, the capacity of information institutions. To the extent of facilitating, providing and realizing the cognitive role, the ability and sustainable role-making of the aforementioned devices is achieved. History; The living past, with its abundance of information and experiences, is one of the most important factors in providing the cognitive role of information institutions. Therefore, history should be regarded as the superior source of information. Paying attention to it is one of the most important factors that provides the ground for achieving information excellence and all-round aristocracy. Acquiring historical information and knowing the past helps intelligence forces and institutions not act in a vacuum in the process of policy making and decision making. Therefore, the methodical reference to the past and the conscious use of history provides valuable achievements and approaches for the above-mentioned devices, which, if inserted, cannot be compensated for by any other factor.
Machine summary:
خوانشي از رابطه تاريخ و اطلاعات ؛ جايگاه مطالعات تاريخي در فرايند شناختي نهادهاي اطلاعاتي 61 *3 بهادر شهرياري ١ | بهزاد قاسمي ٢ | روح الله غلامي سال شانزدهم چکيده زمستان ١٤٠٢ مقاله پيش رو، در نظر دارد متناسب با نقش شناختي سازمان هـاي اطلاعـاتي، تـاثير تـاريخ (داده هـا و اطلاعات تاريخي) را بر آن نهاد بررسي نمايد.
اين که دو مفهوم مذکور چه پيوندي با يکديگر داشته و چه نقشي براي تاريخ در کمـک بـه فرآيندهاي اطلاعاتي متصور است ؟ آن چه که به عنوان فرض مقاله مورد بررسـي قـرار خواهـد گرفـت ايـن کـه تـاريخ ، در معنـاي آگاهي داشتن از رخدادها و تحولات گذشته ، ميتواند کمک قابل توجهي به نهادهـاي اطلاعـاتي نمايد.
غلبه داشتن نگاه سنتي و سلبي به کارکرد نهادهاي اطلاعاتي، ذهنيـت مـبهم ، رازآلـود و بعضـا منفي نسبت به فعاليت هاي اطلاعاتي، که آن را مساوي با ويژگـي هـاي ماجراجويانـه ، جاسوسـي و نشريات علمي دانشگاه جامع امام حسين (عليه السلام ) ٧٣ برخوردهاي خشن و مرموزانه مي دانند(ميرمحمدي، ١٣٩٢: ٧) و موارد ديگـر، باعـث شـده تـا ايـن نگرش ها به حوزه نخبگاني و دانشگاهي نيز تسري پيدا کرده و تمايل چنداني براي ورود به مسـائل و چالش هاي اين حوزه صورت نگيرد.
با عنايت به توضيحاتي که بيان گرديد نقش شناختي را اين گونه ميتوان تعريف کـرد: کسـب آگاهي و اطلاعات و توليد شناخت از طريق بررسي دقيق و علمي ساختارها و پديده هاي اجتماعي و انساني که در سطوح و لايه هاي مختلف جامعه وجود داشته و به صـورت مسـتقيم يـا غيرمسـتقيم مرتبط با رسالت سازمان هاي اطلاعاتي ميباشد.