Abstract:
تحقیق حاضر که پا هدف بررسی روششناسی اقدامپژوهی انتقادی در مطالعات کیفی آموزشعالی صورت گرفته از نوع روششناسانه تحلیلی است و با مراجعه به منابع و نمونههای تحقیقاتی صورت گرفته است. در این مطالعهء به بررسی عناصر پارادایمی شامل هستیشناسی؛ معرفتشناسی» روششناسی و روش و نیز فرآیند اقدامپژوهی انتقادی و نحلههای آن پرداخته شدهاست. در این مقاله با بیان مهمترین محدودیتها و ارائه زمینهها و نمونه تحقیقات انجامشده» به بررسی جایگاه اقدامپژوهی انتقادی در برنامهریزی توسعه آموزشعالی پرداخته شدهاست. تناسب اقدامپژوهی در پارادایم انتقادی منجر به درک معتبر و دقیق و مواجهه توامان علمی و عملی با موقعیتهای مختلف» متضاد و پیچیده سیستم دانشگاهی میگردد و ریشه در این ایده دارد که لازم است تحقیق در جامعه انسانی» با دو خصیصه دموکراتیک و مشارکتیبودن توام گردد و هدف اصلی از "اقدامپژوهی انتقادی" یعنی تغییر اجتماعی و حرکت بهسمت یک جامعه عادلانهتر و دمو کراتیکتر را محقق سازد. در این نوع تحقیق, نظریه یا روش خاصی گسترش یافته, با شواهد نوینی استحکام بخشیده می | آشود. تبیینات دیگری مییابد» یا با تامل و تردید یا انتقاد به آن توجه میشود. مقاله حاضر نیز رویکرد اقدامپژوهی انتقادی را در مطالعات برنامهریزی توسعه آموزشعالی عرضه میکند و دراین خصوص,» تبیینات جدیدی آرائه خواهد کرد. اقدامپژوهی انتقادی» رویکردی از اقدامپژوهی است که توزیع برابر یا دموکراتیک قدرت در جامعه را مدلسازی میکند. بهمنظور درک معتبر و مواجهه علمی و عملی با موقعیتهای پیچیده و متضاد سیستم دانشگاهی» بهرهگیری از نگاه خودانتقادگر و رویکرد انتقادی» با هدف تغییر اجتماعی و حرکت بهسمت ایمیک کی جامعه عادلانهتر و دموکراتیکتر موّئرتر خواهد بود.