Abstract:
شهرداری به عنوان یکی از موثرترین مراجع مدیریت شهری و بازوی اجرایی برنامه ریزی در پروژه ها و طرح های خود نیاز به منابع درامدی پایدار دارد اما امروزه بسیاری از شهرداری های کشور با معضل کمبود منابع مالی پایدار مواجه می باشند از این رو یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث در شهرداری ها، ناکارامدی در برنامه ریزی هزینه و منابع مالی پایدار می باشد که در نهایت به عدم موفقیت برنامه های پیش بینی شده و اجرای تمامی طرح ها می انجامد که موجب نارضایتی شهروندان می گردد به این ترتیب ضرورت مطالعات بیشتر در این زمینه از اهمیت بالایی در جهت پایداری درامد و ایجاد کیفیت مناسب زندگی برای شهروندان برخوردار است . بر پایه آخرین دستورالعمل ابلاغی وزارت کشور در سال ١٣٧٩ نیز درآمد شهرداری های کشور در هفت بخش ، ١٨ بند و ١٣٠ زیربند، طبقه بندی گردیده است که این هفت بخش عبارتند از: - درآمدهای ناشی از عوارض عمومی (درآمدهای مستمر) - درآمدهای ناشی از عوارض اختصاصی - بهاء خدمات و درآمدهای موسسات انتفاعی شهرداریها - درآمدهای حاصل از وجوه و اموال شهرداری - کمکهای اعطائی دولت و سازمانهای دولتی - اعانات ، هدایا و دارایی ها - سایر منابع تامین اعتبار. بررسی تجارب جهانی نشان می دهد شهرداری ها از چند منبع جهت کسب درآمد و تامین مالی برای ارائه خدمات شهری و تامین زیرساختها استفاده می کنند: نخست ؛ درآمد ناشی از مالیات محلی (عوارض ) است ؛ مالیات محلی مهم ترین بخش درآمد شهرداریها هستند که جزء منابع درآمدی عمومی دولت محلی به شمار می آیند و شامل مالیات بر اموال و دارایی واقعی و مالیات بر مشاغل و مصرف است . حسابداری با تمرکز بر عملکرد مالی ، نقش اصلی را در مفهوم بخشی به موفقیت در سازمان های تجاری مدرن ایفا کرده است . با این حال ، هنگامی که سازمان ها در زمینه عملکرد پایداری به چالش کشیده می شوند، این تمرکز زیاد می تواند موجب ایجاد تنش در تصمیم گیری شود. برای شناخت این محدودیت ها، چارچوب ها یا مدل های مختلفی برای توسعه حسابداری فراتر از امور مالی و ادغام اقدامات و عملکرد پایداری مطرح شده اند. در حالی که شواهدی در مورد کاربرد موثر این چارچوب ها ارائه شده است ، شواهد محدودی در زمینه اقدامات مرتبط با این موضوع که چگونه مفاهیم اساسی این چارچوب ها ممکن است تصمیم گیری را شکل دهند، وجود دارد. از این رو, این پژوهش با هدف مطالعه و بررسی وضعیت منابع درآمدی شهرداری کاشان از لحاظ شاخص های پایداری طی سال های ١٤٠١ تا ١٣٩٨ انجام شده است . پژوهش حاضر, کاربردی و روش بررسی آن , توصیفی- تحلیلی و اکتشافی است . گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و نیز میدانی و از طریق فرم های امتیازدهی و مصاحبه با مسوولان شهرداری بوده است . این مقاله به جای تمرکز بر یک چارچوب رسمی خاص ، به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه تصمیم گیرندگان در زمینه های مختلف می توانند از مفاهیم قابل شناسایی و تمرکز مالی حسابداری در چارچوب های مختلف برای رفع محدودیت های تایید شده استفاده کنند و آنها را تطبیق دهند. هسته اصلی ادغام "موفق " پایداری درک این نکته است که حسابداری معیارهای "ناقص " عملکرد را ارائه کرده و به طور کامل یا موقت فضایی را برای شناسایی معیارهای قانونی پایداری .جایگزین پارادایم غالب حسابداری می کند. ما دریافتیم که تفاوت ها در ادراکات فردی از پایداری ، در چارچوب محدودیت های فرآیندهای سازمانی پیشین ، تاثیر زیادی بر سطح پایداری دارند.