Abstract:
امنیت یکی از مفاهیم محوری در مباحث حاکمیت در اسلام می باشد که مطابق آیات و روایات تاکید زیادی برآن شده است. در یک جامعه یکی از مهم ترین کارکردهای نهاد حاکمیت تامین امنیت در همه ابعاد و حوزه ها می باشد. هدف اصلی این تحقیق نقش نهاد حکومتی در تامین و حفظ امنیت است. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کیفی بوده و با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات نیز از روش کتابخانهای استفاده شده است. بر مبنای نتایج تحقیق، حکومت اسلامی مکلف است با قرائتی مبتنی بر قرآن و سنت و هم چنین با توجه به تحولات جامعه، راهکارهایی متناسب با فرهنگ اسلامی را به کار ببندد تا جامعه در بستر امنیت حرکت متعالی خود را ادامه دهد.
Machine summary:
مقدمه اسلام تأمين امنيت را نه صرفا با توجه به قدرت سياسي، بلکه بر پايه ارزشهاي سياسي - اخلاقي دوگانه متعالي و دنيوي، همچون کمال اخلاقي، کرامت و سعادت انساني و همچنين همزيستي و بهزيستي يا توسعه مدني در مقابل زندگي بدوي، عدالت اجتماعي و ديگر مصالح عمومي– دنيوي امت اسلامي مورد داوري قرار ميدهد (قادري، انديشه هاي سياسي در اسلام و ايران، ١٣٨٧: ص ٥٩).
امنيت از مهم ترين و برترين نيازهاي بشر در زندگي است؛ زيرا سعادت و خوشبختي در گرو تأمين آرامش و آسايش است؛ از اين روست که انسان هماره براي به دست آوردن آن تلاش ميکند و آرزو دارد به گونه اي اين دو را به دست آورد که از پايايي و مانايي برخوردار باشد و هرگز آرامش و آسايش از زندگي شخصي و اجتماعي رخت بر نبدد.
نشانه هاي ايجاد امنيت توسط حکومت اسلامي از آن جايي که امنيت يک امر باطني و احساس دروني و رواني است، بازتاب و نشانه هاي آن را بايد در رفتار و نمودهاي خارجي آن يافت؛ يعني همان طوري که اضطراب و خوف احساسي رواني و دروني و آثار ظاهري دارد، امنيت نيز چنين است (حسيني، امنيت و اهميت آن در قرآن، ١٤٠١).
در اين ميان تأمين امنيت اجتماعي يکي از مهم ترين اقسام امنيت هماره مد نظر انسان، جوامع و رهبران بوده است؛ زيرا جامعه اي به رشد و شکوفايي مي رسد و از نظر اقتصادي و آسايشي رشد ميکند که در آن امنيت اجتماعي تامين باشد؛ زيرا وقتي امنيت اجتماعي تامين باشد، به طور طبيعي حقوق افراد جامعه و شهروندان آن تضييع نمي شود و طبقات اجتماعي به يک ديگر ظلم نميکنند.