Abstract:
مهریه به عنوان یکی از حقوق مالی زوجه در اسلام، جایگاه و اهمیت ویژهای دارد. در آیات قرآن و روایات به وضوح این مساله دیده میشود. در قرآن از مهر به عنوان صداق و نحله و غیره تعبیر کرده است، که این هدیه نشانه صداقت و ارادت مرد به زن است. در فقه امامیه و قانون مدنی ایران برای مهریه مقداری تعیین نشده است و میزان آن به تراضی و توافق طرفین منوط گردیده است. در سالهای اخیر، میزان مهریه به صورت چشمگیری افزایش یافته است. مهریه با فاصله گرفتن از جایگاه اصلیش-آنچه در تعبیر قرآن آمده است- کارکرد مثبتش را از دست داده است و به عنوان یک معضل اجتماعی مطرح شده است. این مسئله بر نهاد خانواده و به تبع آن بر جامعه آثاری را به بار آورده است. مقاله حاضر به بررسی میزان مهریه در فقه و حقوق پرداخته و تاثیر آن بر نهاد خانواده مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از متون فقهی، از ابزار کتابخانه استفاده شده است.
Machine summary:
بنابراین تنها آیه ای که به میزان مهریه اشاره دارد و مبنای نظریات فقهاء برای بیان حدود مهریه قرار گرفته است آیه 20 سوره نساء می باشد که می فرماید:«و ان اردتم استبدال زوج مکان زوج وآتیتم احدئهن قنطارا فلا تاخذوا منه شیئاً اتاخذونه بهتانا و اثما مبینا» و اگر خواستید زنی را به جای زنی دیگر بگیرید و او را قنطاری مال داده اید، نباید چیزی از او باز ستانید.
اما نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که حداقل مهر نباید طوری تعیین شود که مالیت نداشته باشد و در مورد حداکثر میزان مهریه، هر چند با توجه به کلمه قنطار در آیه 20 سوره نساء نمی توان مقدار مهریه را محدود به میزان مشخص نمود.
بنابر آنچه که از این روایات بر می آید برای تعیین مقدار مهریه به خواست و تراضی طرفین عقد یا به عبارتی عرف جامعه است هر چند که برخی روایات میزان مهریه را مهرالسنه تلقی کرده اند و آنچه مهم است غلبه صبغه اخلاقی مهر بر جنبه حقوقی آن و بر حذر داشتن عموم مومنان از تقاضای مهریه های سنگین می باشد، دیدگاه اسلام هم بر تعادل در میزان مهریه استوار است.