Abstract:
حکیم و عارف برجسته و نامور مسالمان ایرانی» صدرالمتالهین شیرازی» همچون دیگر بزرگان عرفان و تصوف اسلامی- ایرانی» به مقولهی زیبایی نظر ویژه دارد و حضرت حق تعالی را زیبایی و جمال مطلق دانسته و عشق را زاییدهی زیبایی برمیشمرد. وی تمام اجزاء هستی را دارای حسن و جمال میپندارد و با دیدگاهی وحدت وجودی, کل وجود را جلوهای از آن جمال لایتناهی میداند. در نوشتار پیشرو قصد بر این است تا آراء صدرالمتالهین شیرازی در باب زیبایی و هنر مورد تامل واقع گردد. در این مسیر پس از نیمنظری بر آرکان حکمت متعالیه. نسبت زیبایی و وجود مورد مطالعه قرار میگیرد و سپس عشق و زیبایی و آنواعء احکام و همچنین منشا زیبایی در آراء ایشان مدنظر قرار میگیرد و در این رهگذر مسائلی چون نقش قوهی خیال و عالم خیال منفصل و مسئله اسفار اربعه در اندیشههای وی مورد نظر واقع گردیده و در نهایت هنر از منظر او و نسبت آن با عالم خیال منفصل مورد تامل قرار میگیرد. نوشتار حاضر به شیوهای توصیفی-تحلیلی و با روش کتابخانهای و فیش برداری از منابع موجود صورت پذیرفته | ست. آنچه از این نو شتار حا صل میشود دریافت این مو ضوع | ست که ملا صدرا با دیدگاهی عرفانی نز سبت به مسئله زیبایی» سرآغاز جمال را حق تعالی میداند و وجود و نور را نیز حاصل آن سرچشمه زیبایی میپندارد و این دو را در نهایت عین زیبایی بشمار میآورد. زیبایی از منظر صدرا مطلق است نه مشروط و نسبی» در عین حال از آنجایی که شرط زیبایی؛ وجود دا شتن است لذا هرچه وجود دارد خیر و زیبااست. به داوری صدرا منشا هنر خلیفه ا... بودن انسان است و هر انسانی بنا به ظرفیت خود از وصف خلیفه ا... بودن» از آن کمال نور و زیبایی بهره مند میشود. صدرا از هنر با دو عنوان «صنایع لطیفه» و «صنایع دقیقه» نام میبرد و حقیقت هنر را در ساحت انسانی, جلوهای مثالی و مجازی از اصل حقیقت هنر در ساحت ربوبی میداند و هنر را به عنوان فراروی انسان و البته متقرر در ساختار وجودی انسان مینگرد که اگر این امکان کشف شود عالم هنر در ساحت انسانی محقق میشود.