Abstract:
یکی از مسائل مطرح در میان متون رجالی کهن،شیعی خواندن یا به تشیع منتسب کردن ابناسحاق است.متقدمان و متأخران با تکیه بر شواهدی در برخی عبارتهای او مدعی وجود گرایش شیعی در تفکر وی بودهاند.گروهایی نیز از این انتساب دفاع یا وجود آن را نفی کردهاند. پرسش اساسی آن است که چه عواملی در منتسب کردن ابناسحاق به تشیع نقش داشتهاند؟
مسلم است تفاوتهایی میان سبک و چگونگی کار برخی نویسندگان و از جمله ابناسحاق با عالمان حدیثی مدینه در حال بروز بود که سبب شد پیشکسوتان از عملکرد و دستاوردهای علمی نسل جدید نگران و ناراضی بوده و به گونههای مختلف بکوشند تا مانع رشد سبک و شیوه کار آنها در حوزه خود باشند.از این رو احتمال میرود که آنها با اتهامات یا انتسابهایی سعی در حفظ اوضاع به نفع خود داشته باشند.با چنین رویکردی میتوان زمینه و علت انتسابهای متعدد به ابناسحاق را در فضایی که در مدینه در مورد او به وجود آمده بود و نیز در شیوه کار وی جستوجو کرد.بررسی صحت این انتساب،هم از طریق عملکرد و هم آثار فرد امکانپذیر است. به نظر میرسد مصداقهای بروز اتهامات و نسبتهایی از این دست به سبب وجود برخی روایاتی است که دیگران نقل آن را نمیپسندیدند یا جسارت نقل آن را نداشتند.از این رو لازم است که مکان و جو عصر زندگی علمی ابناسحاق در کنار آثار او بررسی شود تا پاسخ این مسئله روشن شود که آیا شیوه کار وی مسبب بسیاری از اتهامات بوده است یا نه؟
Machine summary:
"منع کتابت حدیث،ظهور تکنگاریها در حوزههای مختلف،بهویژه سیره و مغازی،توجه به صحابه در جمعآوری و نگارش دو ماده مذکور،ظهور خاندانهایی،از قبیل آلزبیر که پس از مشارکت در وقایع سیاسی اهتمام به حدیث نمودند،وارد شدن امم و افراد غیر عرب و غیر مسلمان در حوزه سیاسی قلمرو اسلامی و انتقال سبکها و آثار تاریخی گذشته آنان به دنیای اسلامی،تأثیرگذاری جریانهای سیاسی در نگارش و اهتمام گروهها و افراد متعدد به یافتن پاسخ برخی پرسشهای اساسی در مورد رهبری سیاسی و حتی معنوی جامعه،ظهور فرقههای جدید،توجه یا اهتمام برخی عناصر در دستگاه حکومتی به مطالعه در باره گذشته و بسیاری موارد دیگر، جنبههای مختلفی از رشد گرایش نامحسوس به تدوین احوال گذشته،بهویژه بازنویسی سیره و سلوک پیامبر صلی الله علیه و آله و دوران ایشان را به نمایش میگذارند.
با وجود روایت عالمان مدینه از زنانی از قبیل عایشه و حفصه و دیگران که برخی از آنها از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و از امهات المؤمنین بودند، بازتاب شیوه ابناسحاق و نقل از زنان زنده هم عصر که با برخی بیاحتیاطیها همراه بود،نزد عالمان مدینه چندان خوشایند نبود و به نظر میرسد هر یک از آنان به گونهای کوشیدند با متهم کردن ابناسحاق،از وثوق روایات او بکاهند و از این راه،او را تضعیف کنند.
با وجود این،میبایست تأکید کرد که در منابع هیچ کوششی از جانب ابناسحاق مبنی بر جدا و دور نشان دادن خود از تشیع یا رفع انتساب به آن مشاهده نشد،هر چند اثبات شیعی بودن وی از سندیت و ارزشمندی سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله که وی نخستین بار آن را ارائه داد،نمیکاهد."