Abstract:
هدف: یکی از حوزههای جدید مطالعاتی در زمینهی فرهنگ کشورهای در حال توسعه، مطالعات پسااستعماری است که بر رابطۀ فرهنگ و عناصر آن میپردازد. یکی از عناصر مهم در این حوزه مسئله هویت است، از یک سو استعمارگر با این ایده که مستعمره فاقد یک هویت مستقل است، بنا دارد هویتی جدید برای مستعمره بسازد، مستعمره هم از سوی دیگر به دنبال هویت خویش است تا بتواند از زیر سلطه استعمار به درآید. آثار ادبی به مثابه یکی از ابزارهای مهم فرهنگی در بیان و نحوه مواجهه با این مسائل نقش مهمی ایفا میکنند. این مساله مهم، در فرهنگهای مختلف به طور مشابه مطرح است و همهی انسانها در دورههای مختلف به دنبال هویت خود بودهاند و در شرایط مختلف در تلاش برای حفظ آن هستند. این پژوهش با هدف شناخت بیشتر و عمیقتر مساله هویت در آثار ادبی در پی بررسی تلاش انسانها برای حفظ هویت و چگونگی بازنمایی آن در آثار ادبی دو فرهنگ مختلف است. روششناسی: پژوهش حاضر با خوانشی پسااستعماری از داستان «گرگ» اثر هوشنگ گلشیری و «دریای پهناور سارگاسو» اثر جین رایس به تلاش شخصیتهای اصلی داستان برای حفظ هویتشان میپردازد. اختر و آنتوانت دو شخصیت اصلی این داستانها، با وجود تفاوتهایی که با هم دارند، اما هر دو از هویتشان دفاع کردهاند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و رویکردی تطبیقی به تلاش این دو شخصیت میپردازد و در پی پاسخ به این پرسشها است که وجوه شباهت و تفاوت شخصیتهای این داستانها در مواجهه با عوامل استعماری و مسالهی هویت کدامند؟ بازنمایی هویت در شخصیتپردازی دو داستان گرگ و دریای پهناور سارگاسو چگونه بوده است؟ کدامیک از این دو داستان در بازنمایی هویت از طریق شخصیتپردازی موفقتر بودهاند؟ یافتهها: پژوهش به این نتیجه میرسد که هرچند شخصیتها با عواملی مواجه میشوند که قصد گرفتن فاعلیت انسانی (سوژه) آنها را دارند اما با تلاش خود سعی در صیانت از آن دارند. به سخن دیگر هرچند عوامل مختلف استعمارگر میخواهند سوژهها را به اُبژه تبدیل کنند اما آنان با آگاهی، تسلیم نشده و همچنان کوشش میکنند تا سوژه ( فاعل شناسا) باقی بمانند و هویت خود را حفظ کنند.
Purpose: One of the new areas of studying in the field of culture of developing countries is post-colonial studies, which deals with the relationship between culture and its elements. One of the important elements in this field is the issue of identity. On the one hand, the colonizer, with the idea that the colony lacks an independent identity, aims to create a new identity for the colony. Literary works as an important cultural tool play an important role in expressing and confronting these issues. Methodology: With a post-colonial reading of the story "Wolf" by Hoshang Golshiri and "Wide Sargasso Sea" by Jean Rhys, the present study deals with the efforts of the main characters in the story to preserve their identity. Akhtar and Antoinette, the two main characters of these stories, despite their differences, both have defended their identity. The current research deals with the efforts of these two characters with a descriptive-analytical method and a comparative approach and seeks to answer the question that what are the similarities and differences between the characters of these stories in the face of colonial factors and the issue of identity? Findings: The research comes to the conclusion that although the characters face factors that intend to take their subject, they try to protect it with their own efforts. In other words, although various colonizers want to turn subjects into objects, they have not given up knowingly and are still trying to remain subjects.