Abstract:
مقدمههرچند مفهوم رانت در ذهن عموم مردم به عنوان یک پدیدۀ مذموم و مغایر با عدالت و برابری در نظر گرفته میشود، اما امروزه به دلیل عدم شناخت دقیق مسئلۀ رانت و رانتجویی، این پدیده در مسائل شهری به یکی از فرایندهای اصلی شکلدهندۀ امور توسعه تبدیل شده و طی سالیان اخیر مورد توجه محافل علمی، بهویژه اندیشمندان رویکرد انتقادی قرار گرفته است. به اذعان بسیاری از متخصصان امور شهری در ایران، بسیاری از سازوکارهای ایجادشده در نظام شهرسازی ایران در قرن 14 (ه.ش) متأثر از رویههای سرمایهداری بوده و با وجود تلاشهایی که بعد از انقلاب اسلامی در راستای گسترش عدالت در ایران صورت گرفت، اما همچنان نظام شهرسازی ایران، شمایلی شبهسرمایهداری دارد و متأثر از کلانرویههای نظام سرمایهداری، تولید و توزیع رانت به جزئی بیبدیل از آن تبدیل شده است. بررسی پژوهشهای انجامشده پیرامون رانت در ارتباط با مسائل شهری نشان میدهد غالب پژوهشها به صورت مصداقی به مسئلۀ رانت در شهر پرداخته و هر یک از زاویۀ نگاه خود به تحلیل یکی از فرایندهای رانتزا در شهرها پرداختهاند و در این میان جای یک تحلیل ریشهای از مؤلفههای کلان رانتزا در نظام شهرسازی، خالی است. رانت و رانتجویی در اندیشۀ اسلامی نیز همواره تقبیح شده و از میان نظرات اندیشمندان مختلف در مباحث مربوط به عدالت اسلامی، نظریۀ ادراکات اعتباری علامه طباطبایی با داشتن شیوۀ تحلیلی روشمند، زمینۀ مناسبی، جهت تحلیل ریشهای پدیدۀ رانتجویی ایجاد کرده است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، ارائۀ اعتباریات الگوی شهرسازی غیررانتزا مبتنی بر اندیشه و فرهنگ اسلامی است.مواد و روشهاپژوهش حاضر با استفاده از روشهای تحقیق کیفی به دنبال به دست آوردن درکی کلنگر نسبت به مسئلۀ رانتجویی در شهرسازی ایران مبتنی بر رویکرد انتقادی است و از نوع تحقیقات بنیادیـ توسعهای محسوب میشود. پژوهش حاضر ابتدا با شناسایی مسئلۀ رانتزایی به عنوان یکی از بنیادهای اساسی نظامهای شهرسازی متأثر از کلانرویههای سرمایهداری که تأثیر بهسزایی بر توسعۀ شهری عصر کنونی دارد و توسعۀ آیندۀ شهرها را با مخاطرات جدی مواجه کرده است، تلاش میکند تا ضمن تحلیل دقیق مسئله، اعتباریات اصلی تولید رانت در نظام شهرسازی ایران را ارائه کند. لذا در این راستا در پژوهش حاضر از روش فراتحلیل استفاده شده و پژوهش حاضر پس از بررسی منابعی که به نحوی با مسائل موجود در زمینۀ رانتزایی در نظام شهرسازی ایران مرتبط بودند، 108 مقاله را به صورت دقیق مورد بررسی قرار داد و بیش از 2000 کد باز روی این مقالات ثبت کرد. در مرحلۀ بعدی پژوهش حاضر با تبدیل کردن کدهای باز به مضامین پایه، با استفاده از روش تحلیل استدلال منطقی، اعتباریات اصلی پیرامون رانتزایی در نظام شهرسازی ایران را استخراج کرد و سپس بر این مبنا با استفاده از نظریات اندیشمندان رویکرد انتقادی، مبتنی بر روش پژوهش اکتشافی و روش تحلیل استدلال منطقی با کنکاش در منابع معتبر اعم از مقالات، کتابها، اسناد، طرحها و غیره، جهت ادراک کلنگر از پدیدۀ رانتزایی به شناسایی اعتباریات کلان نظام شهرسازی متأثر از سرمایهداری پرداخت. سپس تحقیق حاضر جهت انجام مقایسۀ تطبیقی و ارائۀ راهحلهای جایگزین، اعتباریات کلان شهرسازی ضد رانتی برگرفته از اندیشۀ اسلامی را مبتنی بر فرهنگ اسلامی در مقابل نظام شهرسازی رانتزای متأثر از سرمایهداری، طرح میکند.یافتههامضامین پایه و اعتباریات اصلی مرتبط با پدیدۀ رانتزایی در نظام شهرسازی ایران در سه زیرنظام اصلی شهرسازی یعنی نظام فرهنگیـ اجتماعی شهر، نظام مدیریت شهری و نظام برنامهریزی و توسعۀ شهری قابل بررسی است. بر این مبنا، اعتباریات اصلی در نظام فرهنگیـ اجتماعی شهر، عبارتاند از: عدم امکان اعتراض اثرگذار نسبت به تصمیمات مدیریت شهری، جامعۀ مدنی ضعیف در شهر، امنیتی بودن فضا، عدم حمایت مناسب قوانین و ساختارها از مردم در مقابل رانتجویی، آشنایی کم عموم نسبت به طرحها و برنامههای توسعه، مشارکت سطح پایین مردم در فرایند تهیۀ طرح و برنامههای توسعه، وابستگی زیاد تصمیمات توسعه به سلیقۀ شخصی مسئولان، توسعه از بالا به پایین در مقابل مردمی بودن تصمیمات و اقدامات توسعه، شفافیت ناچیز در تصمیمات توسعۀ شهری، مشارکت ناچیز تعاونیها و گروههای مردمی در فرایند توسعۀ شهر، توزیع و واگذاری نابرابر یا انحصاری اجرای پروژههای توسعۀ شهری و عدم پرداختن امور توسعۀ شهری به نیازهای اصلی مردم شهر. همچنین اعتباریات اصلی نظام مدیریت شهری عبارتاند از: اثرگذاری گروههای مختلف دارای قدرت و ثروت در تعیین پروژهها، پشتیبانی قوانین و ساختارهای توسعه از سرمایهداران، دشواری در بهرهمندی طبقۀ محروم از وامها و مشوقهای توسعه، فروش قوانین توسعۀ شهری به منظور درآمدزایی مدیریت شهری، رانتزایی قوانین، طرحها و برنامههای توسعه، تأثیرگذاری کارگزاران امور توسعه در توزیع رانت، عدم شایستگی مسئولان توسعۀ شهری، تأثیر گروههای همسود بر چگونگی توزیع فرصتهای توسعۀ شهری، تأثیر بالای بروکراسی دستوپاگیر بر هدایت خودسرانۀ منابع شهری، عدم مقابلۀ جدی مدیریت شهری در برابر درخواست فروش قوانین توسعه، عدم امکان برطرف ساختن نیاز فضای شهری توسط مردم، توسعۀ قطبی شهر، اسراف منابع در امور توسعۀ شهری و هزینههای نابهجا در شهر و کنترل زیاد افراد دارای قدرت و ثروت بر ساختار مدیریت شهری. همچنین اعتباریات اصلی در نظام برنامهریزی و توسعۀ شهری نیز عبارتاند از: سرمایهای شدن بازار زمین و مسکن، پروژههای شهری ناچیز انجامشده در مناطق محروم شهری، سرمایهای شدن ساختوساز مسکن، مبادلهای شدن زمین و مسکن، رقابت نابرابر اقشار مختلف در توسعۀ شهر، بهرهمندی بیشتر اقشار سرمایهدار از مزایا و فرصتهای توسعۀ شهری، عدم تأثیر امور توسعۀ شهری بر کاهش اختلاف طبقاتی در شهر، حرکت جریان سرمایه به سمت مناطق خوب شهر. ساختوساز سرمایهای در شهر و سوداگری زمین و مسکن، توزیع نامشخص عواید پروژههای توسعۀ شهری، خصوصیسازی داراییهای عمومی شهری، عدم درنظرگیری قوانین مالیاتی مناسب در جلوگیری از سوداگری و نقش بالای بازارهای مالی (بانکها و غیره) در انباشت سرمایه در شهر.نتیجهگیرینتایج تحقیق حاضر نشان میدهد در توسعۀ شهری رانتی که متأثر از کلانرویههای نظام سرمایهداری است، کلاناعتبار مصرفگرایی در مقابل کلاناعتبار عدالتگرایی (که خود شامل ضرورتهایی نظیر رعایت حق، جلوگیری از ظلم و منفعت عمومی است) در شهرسازی متأثر از فرهنگ اسلامی قرار گرفته و در صورت مبنا قرار گرفتن مصرفگرایی در شهر به جای عدالتگرایی در توسعۀ شهری، بازار و رقابت به عنوان محور امور قرار گرفته و فرایند کالاییسازی در توسعۀ شهری شیوع مییابد و سرمایهای شدن بازار زمین و مسکن را در پی دارد. سرمایهای شدن بازار زمین و مسکن، افزایش قیمت زمین و مسکن را در پی دارد و حل نیاز ضروری تأمین مسکن و سرپناه و زمین برای اشتغال، بهویژه برای اقشار محروم و مستضعف، دشوار میشود. ادامه یافتن فرایند مصرفگرایی و بیتوجهی به مقولۀ منفعت عمومی، با خارج شدن مدارهای مولد از فضای شهری و افزایش فعالیتهای سوداگرانه در این بازار همراه است. به اینترتیب سرمایهگذاریهای سوداگرانه در این بازار منجر به تبدیل زمین و مسکن به عنوان یکی از محلهای اصلی انباشت سرمایه شده و به تولید فضای سرمایهداری خواهد انجامید. به دنبال این امر هرچند بسیاری از اقشار ضعیف جامعه در تأمین نیاز سرپناه خود با مشکل مواجهاند، نسبت تعداد خانههای خالی بهویژه در مناطق با ارزش شهری افزایش یافته و مالها و مراکز تجاری لوکس در شهرها گسترش مییابد.از طرف دیگر در توسعۀ شهری رانتی، کلاناعتبار حفظ نظام انباشت سرمایه در شهر توسط نهاد انضباطی، مقابل کلاناعتبار حکمروایی شهری مبتنی بر اندیشۀ اسلامی قرار گرفته و نهاد انضباطی با تحکیم هژمونی از طریق بروکراتیزه کردن در و به واسطۀ فضا به وسیلۀ طرحهای توسعه، قوانین و غیره و همچنین با سوق دادن پروژههای توسعهای به سوی اهداف و امیال گروههای پرقدرت، زمینۀ اشرافیگری و تبذیر را ایجاد کرده و با اجرای پروژههای غیرمحرومیتزدا و رانتزا، حفظ کرامت انسانی را به عنوان وظیفۀ اصلی حکومت، مخدوش کرده است. همچنین نهاد انضباطی در توسعۀ شهری رانتی جهت حمایت از بورژوازی به منظور کنترل بحرانهای نظام سرمایهداری در شهر، با گسترش اعطای مجوزهای رانتی به تسهیل بازتولید شرایط عمومی تسلط طبقاتی در شهر میپردازد. در توسعۀ شهری رانتی، تسلط بر عرصۀ عمومی در شهرها با گسترش طبقاتیگرایی در محلات شهری، سبب خارج شدن اقشار ضعیف از محلات خوب شهری شده و این امر تجمع یافتن افراد با قدرت و نفوذ بالا در یک فضا را در پی دارد که به دنبال آن امکان جلب بیشتر مزایای توسعه در این محلات اتفاق میافتد. به اینترتیب شکلدهی به فضا به نفع سرمایه و سرمایهدار توسط قدرت رخ داده و زندگی کردن افراد متمولتر در محیطهای شهری باکیفیت بالاتر ادامه مییابد. در نهایت توسعۀ شهری رانتی منجر به ایجاد شکاف اجتماعی در فضا شده و فردگرایی و اضمحلال اجتماعی را در مقابل ولایت اجتماعی در شهر، به دنبال دارد.
Introduction Although the concept of rent is considered a reprehensible phenomenon and contrary to justice and equality in the minds of the general public, today, due to the lack of accurate understanding of the issue of rent and rent-seeking, this phenomenon in urban issues is considered one of the main processes of development affairs. In recent years, it has attracted the attention of scientific circles, especially critical thinkers. According to many specialists in urban affairs in Iran, many of the mechanisms created in Iran’s urban planning system in the 14th century (H-S) were affected by capitalist practices. Despite the efforts made after the Islamic revolution to expand justice in Iran, Iran’s urban development system still has a quasi-capitalist image, and due to the macro-procedures of the capitalist system, the production and distribution of rent has become an irreplaceable part of it. Examining the research about rent in connection with urban issues shows that most of the researches deal with the issue of rent in the city as an example. Each of them analyzes one of the rent-generating processes in the cities from their perspective. It is necessary to carry out a fundamental analysis of the large rent-generating components in the urban planning system. Rent has always been condemned in Islamic thought, and among the opinions of scholars in the field of Islamic justice, Allameh Tabatabai’s theory of credit perceptions, with its methodical analytical method, has created a suitable field for the root analysis of the rent-seeking phenomenon. In this regard, the current research aims to present the criteria of the non-rental urban planning model based on Islamic thought and culture.Materials and MethodsThe current research, using qualitative research methods, seeks to gain a comprehensive understanding of the issue of rent-seeking in Iran’s urban development, based on a critical approach, and is considered a type of fundamental-developmental research. At first, by identifying the problem of rent generation as one of the basic foundations of urban planning systems affected by capitalist macro-procedures, which has a significant impact on the urban development of the present era, the present research tries to identify the main components of rent production in Iran’s urban planning system. Therefore, in this regard, the meta-analysis method was used and in the present research, after examining the sources that were somehow related to the issues in the field of rent generation in Iran’s urban planning system, 108 articles were examined and registered more than 2000 open codes on these articles. In the next stage of the current research, by converting open codes into basic themes, using the method of logical reasoning analysis, the main components of rent generation in Iran’s urban planning system were extracted and then, on this basis, using the opinions of thinkers, a critical approach, based on the method of exploratory research and the method of analyzing logical reasoning, by delving into reliable sources such as articles, books, documents, and plans, for a comprehensive understanding of the production of rant phenomenon, identified the macro-credits of the urban development system affected by capitalism. Then, to make a comparative comparison and provide alternative solutions, the present research plans the macro components of anti-rental urbanization derived from Islamic thought, based on Islamic culture, against the rent-generating urbanization system influenced by capitalism.FindingsThe basic themes and main credits related to the phenomenon of rent generation in Iran’s urban planning system can be investigated in three main urban planning sub-systems, including the cultural-social system of the city, the urban management system, and the urban planning and development system. Based on this, the main credits in the cultural-social system of the city are the impossibility of effective protest against the decisions of the city management, the weak civil society in the city, the security of the space, the lack of proper support of laws and structures to the people against rent-seeking, the public’s lack of knowledge about development plans and programs, the low participation of people in the process of preparing development plans and programs, the high dependence of development decisions on the personal taste of officials, top-down development in contrast to the popularization of development decisions and measures, little transparency in urban development decisions, little participation of cooperatives and people’s groups in the city development process and failure to address urban development issues to the main needs of the city’s people. Moreover, the main credits of the urban management system are: the influence of different groups with power and wealth in determining projects, support of development rules and structures from capitalists, difficulty in benefiting the deprived class from development loans and incentives, sale of urban development rules to generate income for urban management, rent generation of development laws, plans and programs, the influence of development agents in the distribution of rent, incompetence of urban development officials, the effect of beneficiary groups on the distribution of urban development opportunities, the high impact of cumbersome bureaucracy on the arbitrary direction of urban resources, failure of urban management to seriously confront the request for sale of development laws, the impossibility of meeting the needs of the urban space by the people, the polar development of the city, the waste of resources in urban development and unnecessary expenses in the city, and the high control of people with power and wealth over the structure of urban management. Additionally, the main credits in the urban planning and development system are the capitalization of the land and housing market, small urban projects carried out in deprived urban areas, the unequal competition of different classes in the development of the city, the greater benefit of the capitalist classes from the advantages and opportunities of urban development, the lack of impact of urban development on the reduction of class differences in the city, the flow of capital towards good areas of the city, capital construction in the city and land and housing speculation, uncertain distribution of the proceeds of urban development projects, privatization of public urban assets, failure to consider appropriate tax laws to prevent speculation, and the high role of financial markets (banks, as an example) in the accumulation of capital in the city.ConclusionThe results of the present research show that in a rent-oriented urban development system, which is affected by the macro-values of the capitalist system, the macro-value of consumerism versus the macro-value of justice-oriented (which itself includes necessities such as respecting the right, preventing oppression, and public benefit influenced by Islamic culture. In case consumerism is based in the city instead of justice in urban development, the market and competition are placed as the center of affairs and the process of commodification spreads in urban development and it leads to the capitalization of the land and housing market. The capitalization of the land and housing market leads to an increase in the price of land and housing, and it becomes difficult to solve the essential need of providing housing shelter, and land for employment, especially for the deprived and oppressed classes. The continuation of the process of consumerism and the lack of attention to the category of public benefit is associated with the withdrawal of productive circuits from the urban space and the increase of speculative activities in this market. In this way, speculative investments in this market have led to the transformation of land and housing as one of the main places of capital accumulation and will lead to the production of a capitalist atmosphere. Following this, although many of the weak sections of society are facing problems in meeting their shelter needs, the ratio of the number of empty houses has increased, especially in valuable urban areas, and luxury malls and commercial centers are expanding in the cities. On the other hand, in rentier urban development, the great value of maintaining the system of capital accumulation in the city by the disciplinary institution is opposed to the great value of urban governance based on Islamic thought and the disciplinary institution by pushing development projects towards the goals and desires of powerful groups, creates the ground for aristocracy and waste. Also, implementing non-privileged and rent-seeking projects distorts the preservation of human dignity as the main duty of the government. In the rent-oriented urban development, the domination of the public sphere in the cities with the spread of classism in the urban areas has caused the weak strata to leave the good urban areas, and this results in the gathering of people with high power and influence in one space, after that, it is possible to get more benefits of development in these areas. Finally, rentier urban development has led to the creation of a social gap in the space and leads to individualism and social decay in front of the social province in the city.