Abstract:
پس از فروپاشی نظام برتون وودز در سال 1973 و برقراری نظام شناور ارزی، بررسی موضوع
اثرگذاری تضعیف ارزش پول بر تراز تجاری، در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته،
حیاتی مجدد یافت، در این بررسیها، نشان داده شده که نظریة سنتی که مدافع اثرگذاری
مثبت تضعیف ارزش پول داخلی بر تراز حساب جاری است، میتواند دست کم در کوتاهمدت،
نتیجهای معکوس به همراه داشته باشد. در مقاله پیشرو، تکنیکهای عکسالعمل
تکانهای و تجزیه واریانس، در قالب الگوی تصحیح خطا VECM و نیز الگوی ARDL برای
بررسی نحوه عکسالعمل و پویاییهای تراز تجاری(کالایی) ایران با آلمان نسبت به
تغییرات نرخ واقعی موثر ارز (یورو-ریال)، طی دورۀ 2004-1995 بصورت فصلی بکار
بردهشدهاند. در این بررسی، اثرات کوتاهمدت و بلندمدت با استفاده از دو شاخص نرخ
ارز موثر واقعی تخمین زدهشدهاند. نتایج، حاکی از عدم تایید فرضیۀ وجود منحنی J
شکل، بین تراز تجاری و نرخ واقعی ارز، طی دورۀ مورد بررسی میباشند، بطوریکه واکنش
تراز تجاری نسبت به افزایش نرخ ارز، چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت مثبت و هم
علامت بوده اما معنادار نمیباشند، از طرفی واکنش تراز تجاری ایران نسبت به درامد
واقعی ایران معنادار بوده است، یعنی، با افزایش درامد واقعی ایران، تراز تجاری
ایران با کشور آلمان منفی شده است. در ارتباط با تاثیر درامد واقعی کشور آلمان بر
تراز تجاری نیز، نتایج نشان دهنده معنادار نبودن این ضریباند، هر چند علامت ضریب
فوق مثبت میباشد. لازم به اشاره است که همه ضرایب، با توجه به آزمونهای CUSUM و
CUSUMSQ، دارای ثبات میباشند.
طبقه بندی JEL : P4S.
Machine summary:
"در بیشتر مطالعاتی که بررسی اثرگذاری تضعیف ریال بر روی تراز تجاری را مورد توجه قرار دادهاند، به طور عمده تخمین کشش صادرات و واردات نسبت به نرخ ارز یا همان شرط مارشال لرنر، مد نظر بوده است.
برای این منظور، پس از معرفی متغیرها، مانایی آن ها بررسی میشود، سپس، به وسیله آزمون همانباشتگی و تایید وجود همانباشتگی بین متغیرها با استفاده از آمارههای تریس[2] و حداکثر مقدار ویژه[3] توابع واکنش تکانهای و نیز تجزیه واریانس الگوی تصحیح خطا، تغییرات تراز تجاری در برابر تغییرات نرخ واقعی ارز نشان داده میشود.
ضریب نرخ واقعی ارز که متغیر مهم مورد بررسی است از نظر علامت(مثبت) موافق با تئوری اما از لحاظ آماری معنادار نیست و این نشانگر آن است که تغییرات نرخ واقعی ارز در بلندمدت عامل موثری بر تراز تجاری ایران و آلمان نمیباشد، همچنین بر اساس نسخه تصحیح خطای الگوی خودرگرسیونی توزیعی با وقفه، ضریب کوتاهمدت نرخ ارز نیز معنادار نیست.
________________________________ [1]- نگاهبانی(1383) در مطالعهای که انجام داده به نتایج مشابهی دست یافته است وی این بررسی را برای سه دوره زمانی با استفاده از تکنیکهای SUR و OLS انجام داده و به عدم تاثیر مثبت سیاست تضعیف ارزش پول ملی در بهبود وضعیت تراز دلاری بازرگانی با آلمان دست یافته است، بر اساس یافتههای وی واکنش واردات ایران نسبت به درآمد واقعی داخلی ایران در ارتباط تجاری با کشور آلمان معنیدار بوده است، یعنی با افزایش درآمد واقعی ایران، واردات ایران از این کشور افزایش مییابد."