Abstract:
یکی از دیدگاههای درونگرایانه در باب شرایط توجیه که در مقابل دیدگاه مبناگرایی عرض اندام کرده، دیدگاه اصالت همبستگی است. در این مقاله، دیدگاه یکی از معرفتشناسان معاصر، لورنس بنجور، مورد بررسی قرار میگیرد. بنجور به معرفتشناسی باورهای تجربی میپردازد و میکوشد تا با حفظ این دیدگاه که توجیه نه از باورهای پایهی موجود در ساختار معرفتی شخص، بلکه از خلال کل مجموعهی اعتقادی وی بیرون میآید، معرفت بودن باورهای تجربی را نشان دهد. در این مقاله به توصیف دیدگاه بنجور و بیان دلایل وی به منظور اثبات علم یا معرفت بودن باورهای تجربی میپردازد.
Machine summary:
"اما چگونه میتوان این دیدگاه در باب مشاهده را با نظریهی همبستگی در باب توجیهپذیری باورهای تجربی هماهنگ کرد؟ بنجور برای این امر دو کار را سرلوحهی تلاش خود قرار میدهد: نخست اینکه مدعای گزارهای، که نتیجهی عمل مشاهده (7) است، چگونه میتواند ـ بدون ارجاع به نظریهی عرضهشدگی که در مبناگرایی یافت میشود ـ موجه شود، و دوم اینکه چنین تقریری از مشاهده، چگونه میتواند به اساسیترین اعتراضی که به نظریهی همبستگی در باب توجیه وارد شده است (یعنی نظریهی همبستگی ارتباط جهان را، آنگونه که هست، با ذهن و باورهای موجه از بین میبرد) پاسخ گوید.
نکتهی دیگری که بنجور بدان توجه میدهد این است که برای اینکه مقدمهی استدلال ذکر شده صحیح باشد، کافی نیست که آن مقدمه در واقع صادق باشد، بلکه شخص باید به آن علم داشته باشد، یا به تعبیری، صدق آن را بداند؛ چراکه در غیر این صورت وی قادر بر استدلال و موجه کردن باور تجربی خود نخواهد بود.
اما هنوز این سؤال باقی است که «چرا باور تجربیای که عضوی از مجموعهی باورهای همبسته است، احتمال صدق بیشتری دارد؟» به تعبیر دیگر، کار بنجور تا بدینجا تنها در این راستا شکل گرفته است که از مشاهده و باورهای تجربی برخاسته از آن، تقریری به دست دهد تا توجیهپذیری خود را مدیون نظام اعتقادی شخص باشند؛ و این بدینمعناست که وی، به شیوهای متفاوت از شیوهی مبناگرا، برای باورهای تجربی، توجیه تهیه کرده است."