Abstract:
علوم اجتماعی برای شناخت، بررسی و تحلیل اجتماع و مسائل عمدۀ آن، تشکیل شده است.
جهت نیل به چنین هدفی ناگزیر از شناسایی خود علوم اجتماعی هستیم. یعنی ضرورت دارد
که ماهیت، قلمرو و عوامل تحدیدکننده علوم اجتماعی شناخته شوند. مقالۀ حاضر با طرح
و بررسی دو مقولۀ (الف): مسائل و محدودیتهای علوم (ب): مسائل و محدودیتهای
اجتماعی، هدف یاد شده را پیگیری میکند. روش تحقیق به کار گرفته شده، روش تحقیق
موردی و زمینهای است. تلاش بر این است که کلیه عوامل و مسائل مؤثر در این زمینه،
مدنظر قرار گیرند. جمعبندی هم بنحوی صورت پذیرفته که مسائل زمان و مکان خود ما،
عنوان شود. در پایان نیز رهیافتی برای حل مسائل مطرح و پیشنهاد گردیده است.
Machine summary:
"1-1- مسائل کلی علوم: چند نکته را در این رده میتوان مطرح ساخت که عمدهترین آنها عبارتند از: الف- در چارچوب تعریف مانندی که از علم به عمل آمد، دستاوردهای آن دارای محتوا و ویژگیهای خاصی میشود.
اما نظری که میتوان گفت به هیچکدام از جناحها نگرویده و برداشت مستقلی ارائه داده از «ژاک الول» فیلسوف معروف فرانسوی است که سه مورد را مطرح نموده است: اول اینکه تکنولوژی، در جریان توسعه و گسترش، قوانین خاص خود را دارد: بدین معنی که چرخ تکنولوژی همین که به کار افتاد، دیگر خودبهخود میگردد و پیش میرود و سازمان اجتماعی در هدایت کردن آن چندان نقش خاصی ندارد.
لذا علوم اجتماعی مسائل ویژهای منبعث از طبیعت و ماهیت خود دارند که اهم آنها به قرار زیر است: علم گرایش به صحبت از ضوابط، شرایط و روابط مطلوب و در حد کمال دارد، در حالیکه عمل (کنش) در متن اجتماعی و در دل شبکهای از اضطرارها و مقتضیات (به قول جامعهشناس فرانسوی «اجبارهای اجتماعی»11) صورت میپذیرد.
از اینرو اگر به راستی خواهان بهرهگیری از علم و دستاوردهای آن باشیم، باید بدانیم که شناخت و معرفی جامع و کامل مسائل خاص علوم اجتماعی ما، خود موضوع پژوهشی مستقل است که باید به صورت رسمی و جمعی (سازمان یافته) انجام پذیرد.
در جامعه ما نیز این اصل کلی، نه تنها صادق است، بلکه جلوگیری از نارس و سترون باقی ماندن علوم اجتماعی، کارآمدترین شیوۀ چیره شدن بر بسیاری از مسائل و مشکلات اجتماعی است."