Abstract:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی و تحلیل ویژگیهای «ترجمه منظوم شوقی از دیوان منسوب
به حضرت علی علیهالسلام» است. این اثر در قرن نهم هجری یعنی دوران تسلط خاندان
تیموری و ترکمانان بر ایران به نظم درآمده است.
قرن نهم یکی از ادوار مهم در فرهنگ و ادب فارسی به شمار میآید و دارای
ویژگیهایی است که در این مقاله به بررسی برخی از آنها پرداخته میشود. سپس مبحثی
دربارة دیوان منسوب به حضرت علی علیهالسلام، گردآوریها، شرحها و ترجمههای مختلف
آن ارائه خواهد شد و ترجمه شوقی از این دیوان و شیوة کار او مورد بررسی قرار خواهد
گرفت.
Machine summary:
"برخی ویژگیهای سبکی در ترجمه منظوم شوقی از دیوان منسوب به حضرت علی علیهالسلام الف) ویژگیهای صرفی و نحوی: 1ـ به کار بردن فعل «ماندن» به معنی «رها کردن»: بمان ذکر زنان بیوفا را که عهد جمله چون باد صبا شد 2ـ به کار بردن فعل مفرد برای مسندالیه جمع: دو کس نبود مساوی صاحب علم و خردمندی یکی دیگر بود جاهل نباشد این دو کس همتا 3ـ به کاربردن ضمیر«او» برای غیرجاندار: در بهشت عدن رو کو را تمنا کردهای ای خوشا حالت خوشا حالت در آن جنت سرا 4ـ به کار بردن پیشوند «بر» به جای «بـ» در آغاز فعل امری: برخوان به قدر طاقت و قدرت کتاب حق هرچند در قیام و قرائت کشی عنا 5ـ به کار بردن «می» در آغاز افعال امری: میدار حفظ جانـب یارت به هـر مکـان میباش با کسی که نگوید دروغ را 6ـ به کار بردن کلمه «ارزان» به معنی «با ارزش»: کردم نصحیت تـو و بشنـو نصحیتـم ارزان ترست این سخن از سنجشو بها 7ـ « از هم ریختن» به معنی پریشان کردن و جدا کردن: آمد زمان سوی ما و زهم بریخت ما را باشد زمان مخالف با دوستان جانی 8ـ به کار بردن «از» به جای «بر»: اگر بودی جهان خوردن به عقل و فطنت و دانش همی بودم درین معنی من از خلق جهان غالب 9ـ به کار بردن «شب دوش» به معنی «دیشب»: چون شب دوش از میان رفتست آیین وفا مردمان آمیخته با هم نفاقی در میان 10ـ عبارت «ارزانکه» به معنی «اگر» مکرر به کار رفته است: ای حسین ارزانکه ساکن میشوی در خطهای چون غریبی باش درهر حال بر آدابشان ب) ویژگیهای بلاغی 1ـ تشبیه ـ تشبیه محسوس به محسوس: میجوی دوستان چون مریضی حکیم را بگذر ز کاذب و منما با وی التجا واقــعه هــم دیــدم و گشــتم دلیــر پـای درین بیشـه نهادم چو شیـر ـ تشبیه محسوس به غیر محسوس: با دل خـود گـفتم ازین گـفتهها فــایده نبود عـجمی گوی را حیف کزین گونه گهرهای غیب جـوهریان را نبود نقد جـیب (گفتهها به گوهرهای غیبی تشبیه شده که مشبه حسی است اما مشبه به با حواس ظاهر قابل درک نیست)."