Abstract:
در این مقاله، ابتدا ضرورت یک تقسیم بندی و ساختار منطقی و مقبول برای فقه اسلامی،
مورد تأکید قرار گرفته؛ سپس به صورت استقرا، ساختار و دسته بندی هایی که در طول
تاریخ فقه اسلامی برای آن عرضه شده، بررسی وتحلیل شده است و در نهایت ساختاری که به
نظر نگارنده با اشکالهای کمتری مواجه است، پیشنهاد شده.
This article emphasizes on the need for having an acceptable classification and a logical structure for Islamic jurisprudence. It، then، explores and assesses the structures and classifications proposed throughout the history of Islamic jurisprudence by an induction method. Finally، a seemingly flawless structure is suggested by the author.
Machine summary:
"آنهایی که خود را از این انحصار خارج کرده و موارد دیگری را نیز جزو عبادات آوردهاند، مقصودشان، عبادتبالمعنی الاعم است؛ نظیر «ابوالصلاح حلبی» (حلبی، 1403: ص 109) که مواردی از قبیل وصیت، ادای امانت، احکام جنازه، عهد و پیمان را در زیربخش عبادات آورده، و نیز محقق حلی صاحب شرایع که جهاد و امر به معروف ونهی از منکر را در زمره عبادات قرار داده است یا صاحب مفتاحالکرامه (حسینی عاملی، 1418: ج 8، ص 3) که اموری همچون وقف، اضحیه، عتق و صدقه را از عبادات برشمرده است؛ به همین جهت در طرح پیشنهادی، یکی ازمحورهای اصلی فقه، «عبادات» قرار داده شده است؛ اما با توجه به معنای عام آن، تا جایگاه مواردی را کهاختلاف برانگیز بوده؛ مشخص شود؛ زیرا طبیعی است آنهایی که از عبادات، معنای خاص آن را قصد کردهاند، بههیچ وجه نمیتوانند مواردی همچون امر به معروف و نهی از منکر یا جهاد و امثال آن را که شرط صحتشان، قصدقربت نیست، جزو عبادات قرار بدهند؛ اما آنهایی که از این واژه، معنای عام آن را قصد کردهاند، چنین مشکلیندارند؛ مثل همه آنهایی که «عبادت» را به رابطه عبد با پروردگارشان تفسیر کردهاند (مکارم شیرازی، 1415: ص 7)."