Abstract:
رشد علوم تجربی در غرب این باور را به وجود آورد که تمام معارف و روشهای تحصیل آن باید
محدود به معارف و روشهای علوم تجربی شود که از آن به علم زدگی یا علم باوری تعبیر میشود. از آثار
این باور اعتقاد به تغییر مداوم در تمام دانشها است که از نظر این مقاله با نگرش دین در تعارض میباشد؛
زیرا دین امور تغییرناپذیر و ثابتی را به رسمیت شناخته و معتقد است که انسان نیز قدرت دسترسی به
این معارف را دارد. بنابراین ادعای این که حقیقت ثابت وجود ندارد سخنی نادرست است.
Machine summary:
"ب) در صورت مثبت بودن پاسخ آیا این حقیقت ثابت برای انسانها قابل دسترسی است یا نه؟ (1) الف) وجود حقیقتهای ثابت به نظر ما دین مدعی حقیقتهای ثابت بوده و خود برخی از آنها را معرفی کرده است، که ذیلا به پارهای از آنها اشاره مینمائیم.
2- اما در باب بایدها و نبایدها، از نظر قرآن چون انسان فطرت و طبیعت ثابتی دارد بسیاری از بایدها و نبایدهای وی نیز ثابت است (5) و از این رو در مواردی تصریح میکند که از ابتدا این حکم وجود داشته است مانند: «کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون.
با این بیان بخوبی مشخص میشود که از نظر قرآن انسانها میتوانند حد اقل به حقایق ثابتی که دین معرفی کرده است به یقین برسند و نمیتوان فرض نمود که فردی به حقیقتی شناخت یقینی داشته باشد اما این شناخت ثابت نباشد و تغییر کند.
اگر گفته شود علمی که قرآن به انسانها تعلیم داده است قابل تغییر میباشد، در پاسخ میگوییم که اگر تمام معارف انسان در حال تغییر است و تعلیم قرآن و دین نیز تغییر میکند، این سؤال مطرح میشود که در صورت تغییر چه کسی علم جدیدی به انسانها میدهد (علمی که برای وی لازم است و خود وی نمیتواند به آن برسد) در حالی که وحی منقطع گردیده و دست ما از آن علمی که خودمان توان فراگیری آن را نداریم کوتاه گشته است."