خانواده بزرگ و سرشناس (نگاه) Journal Article

"اصولا معلم روستا و شهرک،یا در همان‌ محل ساکن است،و یا خانه،زندگی و خانواده‌ او در شهر است و خود او،در آمد و رفت. برای این معلم یا سکونت در روستا امکان‌پذیر است و یا امکان ندارد. می‌ماند همان گروه عظیم معلمانی که یک بعد زندگی‌شان در شهر است و بعد دیگر در روستا. ای خدا،ای‌ کریم!تو می‌دانی که یک روز راننده مینی‌بوس‌ رو کرد به معلم‌های توی مینی‌بوس و گفت:«من‌ می‌خواستم بره،بزغاله،شیر و ماست سوار کنم،حالا چه بهتر که شما را سوار می‌کنم!!» همکاران خوب من گواه و شاهدند،آن روز رگ بندری و دشتستانی من به جوش آمد و مثل‌ بلوچ‌های عزیز و با صراحت تمام از حق‌ معلمان دفاع کردم. چه مانعی دارد که در هر مدرسهء روستا،یک نمازخانه پاکیزه و ساده داشته‌ باشیم و یک اتاق استراحت برای نهار خوردن‌ معلمها؟ 4)خواهش و تمنا از مدیران خوب مدارس‌ روستا این است که اجازه ندهند دفتر و کریدور مدرسه به بوی گوشت،ماهی و ماست آلوده‌ شود."