نثر ادبی: از سلسله سعادتمندان Journal Article

"یک فرد ممکن‌ است یک جامعه را اصلاح بکند،بنابراین اگر چنانچه خدای نخواسته‌ این بچه از دامن شما درست از کار در نیاید،از تحت تربیت شما که‌ معلم هستید درست از کار در نیاید،ممکن است یک بچه یک جامعه‌ را فاسد بکند و شما مسئول باشید. * مادر دامن مادرها،دامنی است که انسان از آن باید درست بشود یعنی‌ اول مرتبهء تر بیت،تربیت بچه است در دامن مادر برای این‌که علاقهء بچه به مادر بیشتر از همهء علایق هست و هیچ علاقه‌ای بالاتر از علاقهء مادری و فرزندی نیست،بچه‌ها از مادر بهتر چیز اخذ می‌کنند. این شغل شریف را منحطش کردند در نظر مادرها، برای این‌که می‌خواستند که مادرها از بچه‌ها جدا بشوند،بچه‌ها را ببرند در پرورشگاه‌ها بزرگ کنند،مادرها هم علی حده بروند یک‌ کارهایی که آن‌ها دلشان می‌خواهد بکنند،بچه در پرورشگاه وقتی‌ که بزرگ بشود،یک بچه‌ای که در دامن مادر بزرگ بشود نیست، عقده پیدا می‌کند،وقتی بچه در برورشگاه و بدون مادر با اجنبی‌ بخواهد سروکار داشته باشد و محبت مادر از سر او کم بشود،این‌ بچه عقده پیدا می‌کند."