Abstract:
یکی از غزلهای معروف حافظ، با مطلع «زلف آشفته و خوی کرده و ...»، با ظهور غیرمنتظره معشوق چنان آغاز میشود که بسیاری از پژوهندگان شعر خواجه آن ظهور را جلوهگری معشوقی تصور کردهاند که غالبا در عشق مجازی مطرح شده است. در این مقاله با بررسی سابقه این نوع ظهورمعشوق و دیدار با او، در شعر فارسی، نشان داده شده است که گزارش شاعران از این تجربه به تناسب جهانی که در آن میاندیشیدهاند و توان و مهارتی که در زبان و هنر داشتهاند، مانند عشق گوناگون است و صورتهای گونهگون آن با تفاوتهایی از زمین تا آسمان و از آدم تا خداست. خواننده در ضمن این بررسی با سنایی، عطار، مولوی و حافظ در خلوتی روحانی دیدار خواهد کرد، در حالی که این بررسی خود میتواند جستوجوی نسبنامهای برای آن غزل خواجه تلقی شود.
Machine summary:
ظهور معشوق در غزل حافظ ، فرخی ، سنایی ، انوری ، عطار، مولوی ، حافظ تاریخ دریا فت : ۸/۱۰/ ۱۳۸۳ تاریخ پذیرش : ۱۳۸۳/۸/۲۰ فصلنامة مطالعات و تحقیقات ادبی ، سال ۱، ش ۳ و ۴،(پاییز و زمستان ۱۳۸۳)، صص ۱۰۱-۱۲۶ سال هایی از این پیش ، در مجلة مانـدگار سـخن (دورة پـنجم ، شـمارة ۱۰، آبـان ۱۳۳۳: ۷۳۶) دربارة یکی از غزل های شورانگیز، فریبنـده و مـشهور خواجـة شـیراز نسب نامه ای آمده است و از آن پس نیز، در یکی از فصول نقشی از حـافظ (دشـتی ، ۱۳۴۲: ۴۹) به گونه ای دیگر، بعضی از پیشروان صوری آن غزل را معرفی کرده انـد و در ضمن اشاره به بعضی از ارزش های لفظی ، با سنجشی ذوقی منزلت زبان فاخر آن را در جمع به ظاهر همانندان نشان داده اند، اما غزل حافظ با همة این کوشش های پر ارج و گ زارش های خواندنی ذهن جوینده را بر آن می دارد کـه تـأملی دیگـر را لازم بیند و از چشم انداز دیگری در جستجوی نسب نامة آن برآید تا شاید در این بررسی دریافت تازه ای از شعر خواجه ممکن شود.