تصویرهای تکراری در شاهنامه ی فردوسی Journal Article

"برای‌ مثال آن‌جا که واژه‌ی قافیه«اسب»است، ناگزیر تصویر پیوسته به آن در مصراع دیگر، تشبیهی از آذر گشسپ می‌باشد: سواری به کردار آذر گشسپ‌ ز کابل سوی سام شد برد و اسپ (ج 1،176/971) به هر سو که قارن برافکند اسپ‌ همی تافت آهن چو آذر گشسپ (ج 2،591/81) چو رستم بدیدش برانگیخت اسپ بیامد بر وی چو آذر گشسپ (ج‌2،325/401) عنان بر گرایید و بر گاشت اسپ‌ بیامد به کردار آذر گشسپ (ج 2،812/681) گرازه همان گه ببستش به اسپ‌ نشست از بر زین چو آذر گشسپ (ج 5،7681/391) این‌گونه تصاویر،ارزش تصویری ندارد بلکه نیاز عادی سراینده را برطرف می‌کند و اغلب تشبیهاتی است که به ذهن همه کس‌ می‌رسد و فقط سود جستن از آن‌ها به تناسب‌ مقام و موقع می‌باشد."