Abstract:
مدتی است که دولت بوش مدام سرش به سنگ میخورد، حتی در زمینهای که به خاطر آن
توانست سیاست خود را برای مدت طولانی به رقیبانش تحمیل کند ، یعنی مسئله امنیت
داخلی. پس از آنکه کنگره آمریکا، رئیس جمهور را به خاطر سپردن مدیریت چندین بندر
آمریکایی به یک شرکت دولتی دوبی مورد مؤاخذه قرارداد، وی بیش از پیش در جلب حمایت
افکار عمومی برای سیاستش در عراق با مشکل برخورد کرده و سابقه شکست آمریکا در
ویتنام مدام مطرح میگردد.
Machine summary:
"با این وجود، پس از سال 1991، کابینههایی که یکی پس از دیگری در واشنگتن تشکیل شدند ، همگی وانمود کردند که عراق دارای سلاحهای تخریب جمعی است، زیرا، همان گونه که آقای ریتر به خوبی درک کرده است، هدف کاخ سفید «تغییر رژیم در عراق بوده است» و تا آن جایی که به روابط القاعده و صدام حسین مربوط میشود، روابطی که خطر در اختیار قرار دادن سلاحهای تخریب جمعی به سازمان القاعده را در بر داشت، در واقع دلیل ساختگی دیگری بود که آقای بوش برای توجیه حمله به عراق ارائه میکرد.
علیرغم وجود کارکنان بسیار زبده در بطن این سازمان و علی رغم انبوه اطلاعاتی که در اختیار دارد، از سال 1946 تا کنون هیچ گاه واشنگتن نتوانسته است به یک سیستم اطلاعاتی قابل استناد دست یابد که از نظر سیاسی «بیطرف» بوده و قادر باشد که به سیاست خارجی کشور با خرد و دانش جهت دهد.
بسیاری از مردم فکر میکنند که سازمان سیا منشأ اغلب اخبار نادرستی است که کاخ سفید برای حمله به عراق به آنها استناد کرد، اما حقیقت این است که دولت بوش در زمینه سیاست خارجی راه پیشگامانش را اتخاذ نموده و هر چه دلش میخواست ، به کنگره و به مردم آمریکا باورانده بود تا حمایت آنها را کسب نماید.
در ایالات متحده ، پس از سال 1968 افکار عمومی علیه دموکراتها چرخید و حمله تت در فوریه ، همان قدر به ضرر رئیس جمهور جانسون تمام شد که برای او و ژنرالهایش غیرمترقبه بود، با وجودی که سازمان سیا تعداد نیروهای دشمن را به 600 هزار نفر تخمین زده بود، هیچ کس نخواست آن را باور کند."