Abstract:
تمدن غرب در تحقق انسان کامل چه میزان توفیق داشته است؟و چرا باید این همه مشکلات اخلاقی و اجتماعی غرب را نادیده گرفت. جالب اینجاست که بسیاری از اتهاماتی کهایشان به کشورهای جهان سوم زده است، کشورهای غربی پایهگذار آن بودهاند.بمب اتم را کدام کشور برای اولین بار و آخرین بار استفاده کرده است؟امریکا که مدعی رهبری دنیا و پیش قراول سلسله سرمایهداری است، خود سازنده و استفادهکننده بمب اتم میباشد.پس به چه مبنایی باید کشورهای در حال توسعه محکوم شوند.اگرچه نمیتوان بعضی اقدامات غیر انسانی از طرف این کشورها را انکار کرد. 3.ایشان معتقدند دولت باید از فعالیت سودآور جدا باشد که این کلام در جای خود سخنی صحیح و مقبول است،اما شاهد مثال ایشان محل تأمل است.وی میگوید به عنوان مثال در امریکا هرشخص میتواند هزار دلار به احزاب کمک کند و نه بیشتر.اما آنچه در واقعیت جریان دارد خلاف این ادعاست.اصولا انتخابات در غرب به ویژه امریکا با محوریت تبلیغات سنگین رخ میدهد و هزینههای تبلیغات در هرانتخاباتی مبالغ نجومی و فراتر از تصور ماست.این امری است که به وضوح قابل مشاهده است و کسی را یارای انکار آن نیست.اما سؤال اصلی این است چه کسانی این هزینه را تقبل میکنند و میپردازند؟آیا غیر از کمپانیهای غولآسای اقتصادی،کسی دیگر توان این نوع پرداختها را دارد؟حقیقت این است که شرکتهای عظیم اقتصادی که منافع مشترکی با احزاب سیاسی دارند در راستای تأمین اهداف مشترک با هم همکاری میکنند و قدرتهای اقتصادی با پول خود کسب قدرت را برای احزاب هموار میکنند و احزاب پس از تکیه زدن بر اریکهء قدرت،دین خود را به حامیان اقتصادی خود به احسن وجه اداء مینمایند. بنابراین آنچه آقای طبیبیان ادعا کرده و آنچه رخ میدهد تفاوت اساسی دارند. توسعهنیافته هستند».این بیان از دو منظر قابل نقد است: الف)به چه دلیل ما باید بپذیریم که انسانها فطرتا به دنبال کسب قدرت و ثروت هستند. امور فطری ویژگیهای دارند که عبارت است از اولا در همهء افراد نوع آن یافت میشود؛ ثانیا همواره ثابت هستند؛ثالثا به دلیل آنکه مقتضای آفرینش هستند،نیازی به تعلیم و تعلم ندارند. در مورد مسألهء مورد مناقشه،ما انسانهای بسیاری را میبینیم که اصولا علاقهای به قدرت و ثروت ندارند مثل انبیاء ائمه و اولیای دین و اگر این مسائل را تقبل میکنند برای انجام وظیفه است،چرا که حضرت امیر المؤمنین علیه السلام به ابن عباس فرمود:حکومت بر شما از عطسهء بزی نزد من ارزش کمتری دارد مگر حق را بستانم و باطلی را محو نمایم.بنابراین این مسأله را نمیتوان فطری نامید. ب)اگر منظور وی از کسانی که قدرت و ثروت را مذمت میکنند مسلمانان است باید گفت اولا:اسلام کسب ثروت و قدرت را امر عارضی بر انسان میداند نه فطری چنانچه گذشت.ثانیا:امتیاز ذاتی برای قدرت و ثروت در نظر نگرفته است،یعنی ملاک برتری انسانها را نه قدرت و ثروت و نه هیچیک از امور مادی میداند بلکه معیار را تقوا و فضیلت تلقی میکند.ثالثا:اسلام هیچگاه انسان را از حرکت،تولید ثروت،به دست آوردن قدرت منع نکرده است بلکه اسلام میگوید قدرت،ثروت و...باید در خدمت معنویت،ارزشها و آرمانهای انسانی باشد.اشتباهی که امروز غرب گریبانگیر آن است و به شدت بر آن پافشاری میکند غفلت از جهتدهی به قدرت و ثروت است.گرداب و باتلاقی که امروز تمدن غرب با آن دست و پنجه نرم میکند محصول اصالت دادن به قدرت و ثروت است. بنابراین علل توسعهنیافتگی کشورهای جهان اسلام به ویژه کشورهای اسلامی را نباید در این مسأله جستجو کرد،زیرا اسلام به اندازهء لازم و کافی به کار،تلاش،تولید ثروت و استقلال اقتصادی تأکید کرده است.امام حسن مجتبی علیه السلام در وصیتی به جناده یکی از صحابه میفرماید«کن لدیناک کما تعیش ابدا»آنچنان در دنیا کار و تلاش کن مثل این که همیشه خواهی بود.اما در عین حال اسلام حب مال و ثروت و قدرت را مذمت میکند و مثله کردن تمام فضایل و ارزشهای انسانی را در مسیر کسب قدرت و ثروت جایز نمیداند.به نظر میرسد عوامل عقبماندگی کشورهای جهان سوم معلول علتهای دیگری است که باید با دقت به آنها پرداخته شود. 2.آقای طبیبیان معتقد است کشورهای جهان سوم برای حفظ وضع موجود و جلوگیریـ از تغییر سیستم حاکم بر حکومتهای خود که عامل عقبماندگی است دست به جنایتهایی میزنند از جمله استفاده از ابزارهای اتمی!ارائه این گونه تحلیلها متأسفانه ناشی از آن است که به گونهای افراطی و غیرعقلانی به غرب و پیشرفتهای مادی آن نگاه مثبت میشود. نجف علی غلامی بحث ایشان پیرامون کالبدشکافی مشکلات ساختاری نهفته در سیستم کشورهای جهان سوم در جای خود قابل استفاده میباشد و اشارهء ایشان به مفهوم«اصلاحات»که باید مخالف انحصارطلبی و فعالیت اقتصادی در قالب کارکرد سیاسی باشد شایستهء تحسین است.اما باید توجه داشت که بعضی از مسائل مطرح شده از طرف آقای طبیبیان قابل نقد و بررسی است که به طور اجمال و اختصار به آنها اشاره میکنیم: 1.ایشان در قسمتی از بیانات خود معتقد است که«علاقه به قدرت و کسب ثروت یکی از ویژگیهای فطری انسان است و چون کشورهای جهان سوم این مسأله را مذموم میدانند آقای طبیبیان معتقدند که باید نگاه منفی به کسب ثروت و قدرت تغییر کند و این امور به عنوان یک رذیلت محسوب نشود.حکومت و قدرت باید از اقتصاد جدا شود و باید قانونمندی بر رفتار اقتصادی حاکم باشد.در ادامه به مشکلات ساختاری کشورهای جهان سوم اشاره میکند و نتیجه مگیرد به علت اینکه موارد فوق در این کشورها رعایت نمیشود،هرروز ما شاهد فاصله گرفتن کشورهای جهان سوم از کشورهای توسعه یافته هستیم.
Machine summary:
"در فصل مربوط به عروج تمدن غرب(فصل بعدی)موضوع عروج و سقوط اتحاد جماهیر شوروی است که این حادثه هم برای همهء ما و هم برای تمام جوامع بشری درس مهمی است که میگوید چگونه میتوان به این معما پاسخ گفت که کشوری ناگهان دستاوردهای صنعتی،علمی و فنی بینظیری کسب کند و جامعه روستایی کمسوادی مثل روسیه قبل از انقلاب را در مرزها و جلوی تحول علم قرار بدهد،ولی چنین جامعهای با آن دستاوردهای علمی و فنی و صنعتی،ناگهان فروبریزد.
ساز و کارهای قرار گرفتن این دو محرکه در یک مسیر و اثر بازخورد تشکیلدهندهء این دو بر یکدیگر،جست و جوی قدتر برای کسب ثروت و دستاندازی به ثروت با استفاده از اهرمهای قدرت سیاسی و استفاده از ثروت برای تقویت پایگاه سیاسی،خطرناکترین اتفاقی است که میتواند برای یک جامعه بیافتد و یکی از دستاوردهای مهمی که ما در دنیای غرب میبینیم،وسواس عجیبی است که برای جدا کردن این دو حیطه به خرج میدهند.
ایشان در قسمتی از بیانات خود معتقد است که«علاقه به قدرت و کسب ثروت یکی از ویژگیهای فطری انسان است و چون کشورهای جهان سوم این مسأله را مذموم میدانند توسعهنیافته هستند».
2. آقای طبیبیان معتقد است کشورهای جهان سوم برای حفظ وضع موجود و جلوگیریـ از تغییر سیستم حاکم بر حکومتهای خود که عامل عقبماندگی است دست به جنایتهایی میزنند از جمله استفاده از ابزارهای اتمی!ارائه این گونه تحلیلها متأسفانه ناشی از آن است که به گونهای افراطی و غیرعقلانی به غرب و پیشرفتهای مادی آن نگاه مثبت میشود."