Abstract:
شناخت ابعاد ماهیت انسان و چگونگی تأثیر آن بر نظریههای متنوع و متفاوت روابط
بینالملل، هدف اصلی این پژوهش است. فرض بر این است که نوع نگرش به سرشت انسان،
موجب شکلگیری نظریههای متفاوت درباره روابط بینالملل میشود. پژوهش حاضر به نقد
و بررسی برخی از آنها از منظر امام خمینی(ره) و اندیشمندان غربی، در قالب سه رهیافت
«رئالیسم»، «ایدهآلیسم» و «اسلامی» میپردازد. رهیافت اسلامی با محوریت «ماهیت
انسان و روابط بینالملل از منظر امام خمینی» ضمن به چالش کشیدن دو دیدگاه یاد شده
که نوعی افراط و تفریط در این بارهاند، ماهیت انسان را ترکیبی از نیروهای خیر و شر
میداند و با توجه به اینکه وی به تقویت کدام بعد وجودی خویش بپردازد، روابط
بینالملل مشحون از جنگ یا صلح خواهد بود.
Recognizing the dimension of human's nature and its influence on different and various theories of international relations is the main goal of the present survey. The hypothesis proposes that the way we look at the human's nature is the source of (creating) different ideas and theories about the international relations. The present research aims studying، criticizing، and evaluating some of these theories from Western thinkers' viewpoints and Imam Khomeini's viewpoints in the frame work of three approaches: realistic، idealistic، and Islamic approach. Islamic approach، centered on the nature of human being and international relations from Imam Khomeini's viewpoint، challenges the abovementioned two viewpoints، counts them as some sort of going to extremes، and believes that the human's nature is a combination of 'Id' and 'ego' (forces) and based on the fact that wich of these forces، one will strengthen in his existing personality، the international relations can include war or peace.
Machine summary:
"رهیافت اسلامی با محوریت «ماهیت انسان و روابط بینالملل از منظر امام خمینی» ضمن به چالش کشیدن دو دیدگاه یاد شده که نوعی افراط و تفریط در این بارهاند، ماهیت انسان را ترکیبی از نیروهای خیر و شر میداند و با توجه به اینکه وی به تقویت کدام بعد وجودی خویش بپردازد، روابط بینالملل مشحون از جنگ یا صلح خواهد بود.
همچنین، براساس این تعریف، سطح تحلیل و نقطه عزیمت بحث از نوع «خرد» خواهد بود؛ زیرا این پژوهش روی رفتار بازیگران روابط بینالملل متمرکز شده است و با توجه به اینکه نظام بینالملل تحت تأثیر مهمترین کارگزار خویش یعنی انسانها، در قالب بازیگران دولتی و غیردولتی، قرار دارد و نیز با عنایت به اینکه اقدامات و جهتگیریهای آنها منطبق با معیارهای اخلاقی و ارزشهای انسانی باشد یا نه، روابط میان این بازیگران، روابطی دوستانه و مسالمتآمیز یا خصمانه و تعارضآمیز توصیف میشود.
[43]از دیدگاه امام خمینی(ره) زمامدارانی که پایبند ارزشهای اخلاقی هستند، ضمن اینکه اهداف سیاسی آنها در تقابل با فضایل انسانی و اصول اخلاقی قرار نمیگیرد و سعی میکنند به سیاست رنگ اخلاقی بدهند، از قدرت و حکومت برای دستیابی به اهداف چون کمالات انسانی، فراهمسازی تمهیدات صلح، استقرار عدالت، روابط دوستانه، فرایند همگرایی و همکاری در سطح منطقه و جهان بهره میبرند.
[48] بر اساس همین نگاه امتگرایانه به روابط بینالملل که مبتنی بر دو پیش فرض دینی و مذهبی فوق است، امام(ره) در پیام تاریخی خویش به گورباچف، گرفتاریها و مشکلات اصلی جهان امروز را ناشی از عدم اعتقاد واقعی قدرتهای بزرگ، بهویژه دو بلوک شرق و غرب، به خداوند متعال و ارزشهای والای انسانی میداند؛ قدرتهایی که از نظر آنها، تنها معیار برای سنجش ارزش، میزان برخورداری از ثروت و قدرت چپاولگری است."