"بیکمترین نگاه ناهید کبیری3677 (به تصویر صفحه مراجعه شود) تهوع صبحانهای فتیر حجم بههم ریختهی اتاق چای سرد که با هیچ هم زدنی شیرین نمیشود؛ غرور شکستهی دیشب تا تداوم پف کردهی امروز؛ وهن آینههای سیاه بیهیچ گفتوگو بیکمترین نگاه...
در روی رخت خواب در باغ سبز فرش، از چوب صندلی تا شیشهی چراغ، تراشههای خشم پاشیده بیصدا..."