Abstract:
فلسفه دکارت نه فقط به «اصالت عقل» شهرت دارد. بلکه به
معنانی نمونه بالنسبه کاملی از نحوه کاربرد عقل در عصر جدید است.
یعی عقلی که مجهز به روش شده و اصول همین روش را معرف خود
قرار داده است. بهر ترئیب در «اصالت عقل» دکارت. روش
ریاضی به اصول ذهنی تسری پیدا میکند و به حول محتوانی عقل
منجر میشود. از طرف دیگر چون دکارت شناخت علل غانی را با
روش خود مکن نمیداند. نهایتا حاصله, گونی متضمن نوعی
نسبیت میشود و به حوی با جزمیت سطحی به مقابله میپردازد تا
امکانات آتی خود را حفظ نماید.
Machine summary:
"نحوه بحث دکارت در مورد تشخیص روش صحیح خاص خود اوست،زیرا او در این مورد اگر بتوان گفت،نوعی روش موقتی به کار میبرد که همان شک دستوری اوست،درست برخلاف اسپینوزا که اعتقاد داشته که هیچ روشی را برای مشخص کردن روش صحیح نباید در نظر داشت،زیرا آن الی غیر النهایه ادامه خواهد داشت،بلکه باید از شناخت طبیعی اولیه یعنی به نحو«غیر روشی»1کار را آغاز کرد و در ادامه آن را اصلاح نمود؛2به عقیده او حقیقت حتی بدون بحث و بررسی ذاتا مبرهن است و مورد قبول واقع میشود.
ولی از طرف دیگر درست است که در اصالت عقل دکارت سعی شده استقلال کامل عقل و در نتیجه ارزش روش مبتنی بر آن حفظ شود ولی در هر صورت نمیتوان فراموش کرد که در این نحله،فکر و روشی که توصیه میشود کاملا مشروط و مقید به پیش فرضهای ما بعد الطبیعی و حتی کلامی دکارت است و بدون توجه بدانها فهم صحیح این موضوع خاص عقلی به درستی حاصل نمیشود و در نتیجه همیشه این سوال باقی میماند که تا چه اندازه دکارت واقعا عقل را مستقل میدانسته است؟ میتوان تصور کرد که استقلال عقلانی موردنظر او بیشتر از لحاظ کلامی یعنی با توسل به رحمت خداوند،توجیه شده است تا اینکه واقعا اثبات گردد و در هر صورت با توجه به اینکه نسبت به تمام نحلههای اصالت عقلی که شمهای از آنها را در قسمت اول این نوشته برشمردیم،موضع دکارت-حد اقل از لحاظ فلسفی-خالی از اشکال نیست و با توجه به جنبههای دیگر فکر او،استقلال کامل عقل در نزد او محرز به نظر نمیرسد و از این لحاظ احتمالا نوعی عدم انسجام غیر قابل انکاری نیز در کل افکار او به چشم میخورد که انتقادات و اعتراضاتی که حتی در دوره حیات او بر او شده،جنبهای از آن را برملا و آشکار میسازد."