Abstract:
تغییر،از ضرورتهای حیات بشری؛و تعلیم و تربیت تنها وسیلهء نیل به آن است.تحول و تغییر از شاخصههای جامعهء ایران عصر صفوی بود.این که دولتمردان آن عصر برای نیل به مقاصد سیاسی، مذهبی و اقتصادی جامعه را از طریق چه مؤسسات و با چه آموزشهایی جهتدهی و مدیریت میکردند، پرسشی درخور توجه است.دستاورد این تحقیق با بهرهگیری از روش تحقیق تاریخی،این است که پادشاهان صفوی در بعد آموزشهای نظری از کلیهء مؤسسات سنتی و جدید،اعم از مساجد،خانقاهها، مدارس،قهوهخانهها و غیره با محتوایی متناسب با جهتگیری مذهبی استفاده میکردهاند.
Machine summary:
"طبقات مختلف مردم در روز جمعه و دیگر روزهای هفته برای شنیدن وعظ7(خواندمیر بیتا:716)و تفسیر و حدیث8(همان:616)در بقعهها و مزارات تجمع میکردند و طلاب نیز از کلاس درس بعض استادان9(رازی،بیتا:144)در این مکانها بهرهمند میشدند.
باید سکنهء مدرسهء مذکوره مشغول تحصیل علوم دینی که فقه و حدیث و تفسیر و مقدمات آنهاست و صالح و متقی و پرهیزگار و از اهل قناعت باشند و از زمرهء ارباب بطالت و کسالت و شرارت نبوده و حجرهء خود را معطل و مقفل نگذارند؛بلکه شب و روز در حجرهء خود به مباحثه و مطالعه و عبادت مشغول باشند و اگر یک سال به راحتی بگذرد که ترقی در حال او به حسب علم و عمل نشده باشد،یا مظنون مدرس شود که قابل ترقی نیست؛ از مدرسه اخرج نماید...
طرز نوشتن این اجازات به این نحو بود که استاد در آخرین صفحهء یکی از تألیفاتش با خط خود شاگردش را ابتدا مورد تمجید قرار داده و اشاره به استعداد ذاتی و صلاحیت تدریس وی مینموده است و از یک طرف کلیهء کتابهایی را که شاگرد چه از مؤلفات استاد و معاصرینش و چه از تألیفات علمای گذشته نزدش مطالعه کرده یکایک نام برده و از سوی دیگر اسامی سلسله کتابهایی که استاد شخصا نزد استاد خود و تألیفاتی که وی نزد استاد خویش خوانده و همینطور یک سلسله از علماء و کتابها به لحاظ وجود یک سنت علمی و مذهبی بین شاگرد-معلم مقابل هم قرار دارد که ابتدایش در این اجارهنامهء خود،دانشجوی موردنظر و انتهایش به علمای شیعه در قرون اولیه اسلام یا حتی به خود امام ختم میشود»(گلشنی 9431:45-55)."