Abstract:
یکشنبه،نهم اردیبهشتماه 1385،دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران میزبان بابک احمدی،نویسنده،مترجم و از اهالی برجسته فلسفه در ایران بود. احمدی سال گذشته در همین تالار به بررسی آرا و نظریات«تئودور آدرنو»،فیلسوف چپگرای قرن بیستم پرداخت اما این بار به بررسی افکار این فیلسوف در زمینه فرهنگ و آثار فرهنگی بخصوص موسیقی رفت.چرا که بابک احمدی،همانگونه که در پوستر جلسه در حال نواختن پیانو دیده میشود،در هر دو زمینه صاحبنظر است.
Machine summary:
"*** واقعیت این است که صحبت کردن در مورد این موضوع خاص یعنی«موسیقی در افکار آدرنو» کار بسیار مشکلی است زیرا به دلایل متعدد تاریخی و فرهنگی مباحث مربوط به موسیقی غرب،یا حد اقل آنچه که ما به عنوان موسیقی کلاسیک غرب میشناسیم،در میان نسل جوان و روشنفکران ایرانی چندان شناخته شده نیست و آن دسته محدودی هم که به این موضوعات علاقه دارند صرفا با بخشی از آثار بسیار مشهور مانند آثار باخ و سمفونیهای بتهوون یا چایکوفسکی آشنا هستند.
آدرنو یکی از مهمترین فلاسفه قرن بیستم که عقاید رادیکالی در زمینه علوم اجتماعی داشت،تقریبا میتوان گفت که هر اشارهای که به مکتب فرانکفورت شده،اشارهای به نام او هم شده است.
آدرنو در واقع تحت تاثیر شدید آنتوان وبرن و شوینبرگ است و آثاری که ساخته بدیلهای زیادی در میان اکثر شاگردان شوینبرگ دارد و این خود از ویژگیهای موسیقی آتونال است که تا حدود زیادی شخصیت فردی سازنده موزیک از متن موسیقی حذف میشود و به دشواری میتوان سبک موزیک را با گوش دادن دریافت.
در اوایل قرن بیستم از سوی یک متفکر رادیکال چپگرا به نام ارنزبلوفر کتابی به نام«روح اتوپیا»چاپ شد که عمدتا در مورد موزیک موتزارت است،اما بلوخ در این کتاب نخستین پایههای بحث تازهای را درباره جامعهشناسی موسیقی گذاشت که بسیار مورد توجه آدرنو قرار گرفت."