Abstract:
چونکه بادی پرده را درهم کشید سرصحن خانه شد بر ما پدید کاندر آن خانه گهر یا گندم است گنج زر یا جمله مار و کژدم است یا در او گنج است و ماری بر کران زانک نبود گنج زر بیپاسبان بیتأمل او سخن گفتی چنان کز پس پانصد تامل دیگران 4 به قول شاعری دیگر: تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد 5 *الرحمن علم القرآن،خلق انسان،علمه البیان* 1 خداوند رحمان قرآن را آموزش داد.انسان را آفرید.به او زبان آموخت» حضرت علی(علیه السلام)در ارتباط با(زبان)فرمودهاند: در میان عبادات و طاعاتی که از اعضاء و جوارح انسان سرمیزند عبادتی کمزحمتتر و کممؤنهتر و در عین حال گرانبهاتر نزد خدا از سخن وجود ندارد،البته در صورتی که کلام برای رضای خدا و به قصد بیان رحمت و گسترش نعمتهای او باشد،زیرا بر همه مشهود است که خداوند میان خود و پیامبرانش جهت کشف اسرار و بیان حقایق و اظهار علوم پنهانی خود چیزی را جز کلام واسطه قرار نداده و وحی و تفهیم مطالب به وسیلهی کلام صورت گرفته است،چنانکه میان پیامبران و مردم نیز وسیلهای جز سخن برای ابلاغ رسالت وجود ندارد.از اینجا روشن میشود که سخن بهترین وسیله و ظریفترین عبادت است و همچنین هیچ گناهی نزد خداوند سنگینتر و به کیفر نزدیکتر و پیش مردم نکوهیدهتر و ناراحت کنندهتر از سخن نیست.» آری،بهوسیله زبان است که انسان با اقرار به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبران او از پلیدی و خباثت کفر و شرکت پاک میگردد.به تبلیغ دین او میپردازد و دیگران را به راه راست رهمنون میسازد.اصلاح ذات البین میکند،امر به معروف و نهی از منکر مینماید و... همانگونه که میتواند با آن به جرگه مشرکان درآید،فتنهانگیزی نماید،دیگران را گمراه کند و موجب ترویج فساد گردد با سخن گفتن،آدمی از مکونات قلب خود پرده برمیدارد و تمایلات درونی او برای همگان روشن میگردد و میزان عقل و فهم او آشکار میشود. حضرت علی(ع)در اینباره میفرماید: *المرء مخبوء تحت لسانه*2 مرد در زیر زبان پنهان است(تا سخن نگوید شناخته نشود.» و در جای دیگری فرموده است: *تکلموا تعرفوا،المرء مخبوء تحت لسانه*3 سخن بگویید تا شناخته شوید که مرد در زیر زبانش پنهان است». (خردمندان و دانشمندان تا نگویند قدرشان هویدا نگردد،و جاهل و نادان نگفتنش شایسته است، زیرا زبان بسته،رازدار زشتیها و رسواییها میباشد.» مولوی در مثنوی در این زمینه چنین سروده است: آدمی مخفی است در زیر زبان این زبان پرده است بر درگاه جان زبان یکی از اعضای مهم است که انسان با بکارگیری صحیح آن میتواند در جهت سعادت خود و دیگران گامهای مؤثری براداردو به عکس با به خدمت درآوردن آن در راههای ناصواب خود و دیگران را به ورطهی هلاک و نابودی سوق دهد. یکی از بزرگترین نعمات خداوند که به واسطهی زبان به انسان عطا شده،نعمت سخن گفتن و بیان است.در اهمیت این خصلت ویژه آدمی همان بس که خداوند پس از متذکر شدن تعلیم قرآن خلقت انسان،آن را ذکر نموده و میفرماید:
Machine summary:
"به او زبان آموخت» حضرت علی(علیه السلام)در ارتباط با(زبان)فرمودهاند: در میان عبادات و طاعاتی که از اعضاء و جوارح انسان سرمیزند عبادتی کمزحمتتر و کممؤنهتر و در عین حال گرانبهاتر نزد خدا از سخن وجود ندارد،البته در صورتی که کلام برای رضای خدا و به قصد بیان رحمت و گسترش نعمتهای او باشد،زیرا بر همه مشهود است که خداوند میان خود و پیامبرانش جهت کشف اسرار و بیان حقایق و اظهار علوم پنهانی خود چیزی را جز کلام واسطه قرار نداده و وحی و تفهیم مطالب به وسیلهی کلام صورت گرفته است،چنانکه میان پیامبران و مردم نیز وسیلهای جز سخن برای ابلاغ رسالت وجود ندارد.
حضرت علی(ع)در بیان نتایج و آثار پرگویی فرموده است: *و من کثر کلامه کثر خطؤه و من کثر خطؤه قل حیاؤه قل حیاؤه ورعه و من قل ورعه مات قبله و من مات قلبه دخل النار*9 و هرکه پرگوید فراوان خطا و اشتباه کند(چون در گفتار اندیشه را به کار نمیبرد و هرکه خطاء بسیار کند،حیا و آزرم رو به کاهش میگذارد(چون کار زشت پیشه او میشود)و هرکه شرمش کم شود پرهیزکاری و اجتنابش از گناهانش کم گردد(چون انسان بیشرم از انجام هر کار ناشایسته باکی ندارد)و هرکه پرهیزکاریش کم شود دلش میمیرد(از رحمت خدا دور گردد،زیرا دل زنده بودن بسته به پرهیز از گناه است)و هرکه دلش بمیرد داخل آتش شود(چون بهشت جاوید و رحمت خدا برای دل مرده نیست)»."