Abstract:
جهانی شدن عبارت است از فزآیندهء زمان و فضا که به واسطهء آن مردم دنیا کموبیش نسبتا آگاهانه در جامعهء جهانی واحد ادغام میشوند. اهمیت هویت در جهان امروز،روز به روز در حال افزایش است.1990 به بعد مطالبات مربوط به این موضوع گسترش بیشتری داشتهاند.آنتونی گیدنز دربارهء تجدد و خودشناسی،تأکید پساوندگرایی بر تفاوت،تلاشهای زنگرایی(فمینسم)برای شالودهشکنی قراردادهای اجتماعی مبتنی بر جنسیت و بالاخره احیای ملیگرایی و قومیتگرایی،توجه به مطالعه در حوزهء هویت را افزایش داده است.هویت،مقولهای ذاتی و ثابت نیست.هویت بدون لحاظ نکردن مدرنیته،معنی ندارد.تصور هویت جهانی ناممکن است.هر هویتی محصول گفتمان خاصی است.هویت پدیدهای ایستا و ثابت نیست،بلکه میتوان آن را همچون یک فرآیند فهم کرد و بدان جنبهء تاریخی و در حال شدن داد. پدیده قومی شدن و شکلگیری هویتها و خرده فرهنگهایی مادون هویت ملی،در دورهء معاصر اهمیتی مضاعف یافته است و عواملی همچون مهاجرت،تقسیمات سرزمینی مبتنی بر دولت ملی، نابرابریها و محرومیتها،ایدئولوژیها و استعمار نقش مهمی در قومی شدن جوامع داشتهاند. فرآیند قومیشدن فرآیندی است که طی آن پیوند میان سرزمین و فرهنگ تضعیف میشود و امکان حفظ همگرایی یک ملت در معرض خطر قرار میگیرد. جهانی شدن،جهان را در وضعیت برگشت ناپذیر قرار داده است.فرآیند جهانی شدن با بازسازی فضا و زمان،هویتسازی سنتی را بسیار دشوار و حتی نا ممکن میکند.بنابراین نوعی بحران هویت و معنا پدید میآید و بازسازی هویت گریز ناپذیر میشود.فرآیند جهانی شدن عامل اصلی خاصگرایی فرهنگی به شمار میآید. مرکز توجه جهانی شدن اقتصاد نیست،بلکه جهانی شدن مدرنیته است.این پدیده است که کلیت جهان غیرغربی و خصوصا شرق را دستخوش حادثهای تاریخی کرده است.حادثهای برگشت ناپذیر و بحرانی که ما از آن با نام«بحران هویت»یاد میکنیم.نفوذ مدرنیته در ایران،کارکردهای طبیعی، تاریخی و مشخصههای هویتی ما را دچار اختلال جدی کرده است.مدرنیته در ایران،کارکردهای طبیعی،تاریخی و مشخصههای هویتی ما را دچار اختلال جدی کرده است.مدرنیته از طریق بیدخالتی ما در شکلگیری وضعیت نوین کشورمان بحرانی در هویت تاریخی ما ایجاد نموده است.
Machine summary:
"جهانی شدن و بحران هویت قومی در ایران ایرج ساعی ارسی* چکیده جهانی شدن عبارت است از فزآیندهء زمان و فضا که به واسطهء آن مردم دنیا کموبیش نسبتا آگاهانه در جامعهء جهانی واحد ادغام میشوند.
-------------- (*)عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ابهر مقدمه هدف از نگارش این مقاله بررسی مدرنیته و به تبع آن تأثیر جهانی شدن بر هویت اقوام ایرانی و واکنشهای این اقوام در برابر مدرنیتهء غربی است،که شامل بررسی تأثیر جهانی شدن در ایجاد بحران هویت قومی در ایران نیز میشود.
خاصگرایی فرهنگی یا نفی و رد تأثیر مخرب جهانی شدن بر هویتسازی سنتی و تأکید بر فراهم کردن شرایط و امکان این نوع هویتسازی،افراد دچار بحران هویتسازی،افراد دچار بحران هویت و معنا را جذت و بسیج میکند.
Hegemony 3-آیا جهانی شدن باعث ایجاد بحران هویت قومی شده است؟ 4-آیا جهانی شدن،خاصگرایی فرهنگی را در ایران تقویت کرده است؟ مفاهیم اساسی مفاهیم اساسی به کار رفته در این مقاله نیاز به توضیح و توصیف مختصری دارد،بدین شرح: 1-مدرنیته1:مدرنیته که از Modermus لاتین میآید را میتوان منحصرا چیزی چون،«نو کردن قاعدهمندانه»(و هدفمند)تعریف کرد.
2-از نقطه نظر خاستگاه و ماهیت قوم و قومیت،حد اقل سه رویکرد مهم قابل بررسی است: الف-رویکرد منشاء ب-رویکرد ابزارگرا ج-رویکرد سازهگرا -رویکرد منشاگرا یا کهنگرا،قومیتها را پدیدهای کهن تلقی کرده و با ایجاد ارتباط عاطفی میان مردمی که اجداد مشترک و گاه سرنوشت مشترک این جهانی را برای خود تصور میکنند،معنی مییابد.
نظریهپردازان نسل دوم هم در تلاش برای فهم جامعهء در حال شکلگیری یا نظام جهانی،به صورتی پراکنده از جهانی شدن را در دهههای گذشته تجربه کردهاند، نظریههای جامعتر و دقیقتری دربارهء این موضوع ساختهاند."