Abstract:
مکی ارزشها را به طور کلی و ارزشهای اخلاقی را به طور خاص ذهنی میداند. به
گونهای که مستقل از خواستهها و امیال ذهنی بشری مبنایی ندارند. بنا به تعریف وی
از ذهنگرایی، ارزشها بدون مبنا و پایه نمیباشند ولی مبناها و پایههای ارزشها
مستقل از خواستههای بشری وجود ندارد. وی برای این نظریه دو استدلال ارائه میکند:
استدلال مبتنی بر نسبیت و اختلاف اخلاقی جوامع و استدلال مبتنی بر غرابت. هر یک از
این استدلالها به وسیله فیلسوفان اخلاق عینگرا و برخی انسان شناسان عینگرا مورد
نقد جدی قرار گرفته است.
Machine summary:
"آنچه از این گزارش مورد نظر بود بیان دقیق سؤال مورد طرح در مقاله حاضر است: آیا هر نوع ارزیابی اعمال از نوع آنچه گزارش شده است ذهنیاند یا عینی؟ اینکه عینیت ارزشها و ذهنیت آنها به چه معناست در تلقی مکی مطرح خواهد شد اما به طور کلی ارزشی عینی خواهد بود که حکم نسبت داده شده در آن، ویژگی و خصیصهای مربوط به خود فعل باشد و نه خصیصه و ویژگی ذهن حکم کننده.
در حالت دوم که به نحوی نتیجة مرحله اول میباشد اشاره میکند که اگر به عینی بودن ارزشهای اخلاقی معتقد باشیم به نحوی که احکام اخلاقی حاکی از خصیصه و ویژگی های مستقل از ذهن بشری یا غیر بشری در عالم باشد مستلزم پذیرش وجود موجودات با کیفیات یا روابط نامأنوسی خواهد بود که راه و نحوة کسب شناخت دربارة آنها به وسیلة قوای ادراکی معمولی و شناخته شده مقدور نخواهد بود.
در هر حال تأکید اساسی این استدلال بر این مطلب است که اگر احکام اخلاقی حاکی از خصایص و ویژگیهای عینی مستقل از امیال و خواستههای ذهنی بشری یا غیر بشری باشد در آن صورت این خصایص و ویژگی چگونه ضمیمهای خواهد بود؟ و انسان به چه روش و با کدامیک از قوای معرفتی قادر به شناخت آنها خواهد بود؟ به نظر مکی هر پاسخی که ارائه گردد منجر به پذیرش غرابت مابعدالطبیعی و معرفتی خواهد بود."