Abstract:
برای برهان صدیقین صدرالمتألهین، در اسفار، تقریرهای گوناگونی هست که شارحان و
تعلیقه نویسان اسفار به آنها پرداختهاند. در تقریری که در پیش رو داریم، تلاش شده
است نشان داده شود که یگانه تصویر معقول واقعیتها سلسلهای تشکیکی از وجودهاست که
سرآمد آنها وجود بینهایت، یعنی خداوند است. پس یا واقعیتی نیست یا اگر هست در
سلسلهای واقع است که در رأس آن خداوند وجود دارد.
توضیح این تقریر، مستلزم تبیین دقیق تشکیک وجود است که بحثی به نسبت دقیق و طولانی
است و توصیف دقیق این برهان به درازا میکشد. از این رو، برای احاطه اجمالی خواننده
بر این برهان و از دست ندادن رشته کلام، در آغاز شکل تحلیلی مختصر برهان، سپس شکل
توصیفی و در پایان، تحلیل تفصیلی آن را میآوریم. برای آشنایان با فلسفه، مراجعه به
یکی از این سه شکل کافی است.
Machine summary:
"ممکن نیست درجات متکثری از نقص و کمال را در حقیقت یگانة وجود فرض کرد، مگر با فرض سلسلة علیـ معلولی مترتبی از وجودها که در آن، هر وجود ناقصتری را تنها وجود کاملتر پیشین تصویر میکند.
همان نوع حقیقتی که ما به الاشتراک آنهاست، خود به گونهای ما به الامتیاز آنها نیز هست؛ نه اینکه آن نوع حقیقتی که ما به الاشتراک آنهاست، غیر از آن نوع حقیقتی باشد که ما به الامتیاز آنهاست؛ زیرا وقتی حکم میکنیم که A از B کاملتر است و بنابر فرض، تمایز A وB تنها به سبب کمال و نقص آنهاست، جز به این معنا نیست که A از همان حقیقتی که تشکیل دهنده B است، بهره بیشتری دارد؛ نه اینکه واجد آن حقیقت، چنان است که در B یافت میشود، افزون بر حقیقت دیگری که در B یافت نمیشود.
به عبارت دیگر، مفاهیمی مانند درجات کثیر کمال و نقص برای وجود؛ حدود متفاوت برای وجود؛ مراتب گوناگون برای وجود و خلاصه، سخن گفتن از وجودها، بیآنکه این وجودها را در سلسلة علیـ معلولی مترتبی در نظر گیریم که در آن، بیاستثنا، هر کاملتری علت ناقصتر از خود باشد بیمعناست؛ زیرا بنابر این نظریه، وجود معلول چیزی جز ربط به وجود علت خود و چیزی جز ایجاد علتش نیست.
تفاوت اولـ سلسلة تشکیکی خودبهخود ایجاب میکند که یگانه باشد؛ یعنی فرض دو سلسلة تشکیکی مستقل نامعقول است؛ زیرا اگر حلقههای مشابه این دو سلسلة فرضی راـ یک به یکـ با هم مقایسه کنیم، از سه حال خارج نیست: الف) هر دو حلقة متناظری همرتبهاند و از نظر درجة کمال و نقص و میزان محدودیت یا نامحدود بودن یکساناند."