Abstract:
آیات 60 تا 82 سورهء کهف،یکی از بارزترین جلوههای هنری داستانهای قرآن به شمار میآید. تحلیل عناصری از قبیل شخصیت و شخصیتپردازی،حرکت،زمان و مکان،محیط،فضا،ایقاع و آهنگ و موسیقی تکرار و مفاجاة(غافلگیری)در داستان مورد بحث از جمله مباحثی است که این مقاله به آن میپردازد.ضمن اینکه به تناسب و هماهنگی محتوا و اسلوب داستان موسی و عبد با دیگر داستانهای سوره کهف،اشاره خواهد شد.
Machine summary:
"در همین راستا در داستان مورد بحث سوره کهف میتوان گفت که موسی دربردارنده هر سه نوع تصویر مذکور در دیگر سورهها و دیگر حوادث و مراحل حیات است؛زیرا در این داستان،موسی شخصیتی از یک سو مصمم و جدی و قدرتمند و پرتحرک و شتابان و پرخروش و معترض است: و اذ قال موسی لفتیه لا ابرح حتی ابلغ مجمع البحرین (کهف06/)، قال ذلک ما کنا نبغ فارتدا علی اثارهما قصصا (کهف46/)، قال اخرقتها (کهف 17/)، قال اقتلت (کهف47/)، قال لو شئت لتخذت علیه اجرا (کهف77/).
با چنین جاه و پیغمبری طالب خضرم ز خودبینی بری1 چهارم:این گفتوگوها دو ویژگی تقریبا متضاد را از حضرت موسی علیه السلام به خوبی نشان میدهد،بدین شکل: اولا موسی بهرغم خستگی راه و گرسنگی وقتی با نبود ماهی روبهرو میشود برخلاف انتظار فتی که منتظر برخورد تند و همیشگی موسی است،ولی موسایی دوراندیش و صبور و باحوصله روبهرو میشویم،به گونهای که وقتی موسی علیه السلام به فتی میگوید:(اتنا غداءنا لقد لقینا من سفرنا هذا نصبا)فتی در جواب میگوید:(ارایت اذ اوینا الی الصخرة فانی نسیت الحوت و ما انسانیه الا الشیطان ان اذکره و اتخذ سبیله فی البحر عجبا)و بلافاصله که منتظر برخورد تند حضرت موسی علیه السلام میباشد برای تبرئه خود،فراموشی را به شیطان نسبت میدهد: (و ما انسانیه الا الشیطان اذکره)در اینجا موسی کاملا برخوردی دور از انتظار فتی از خود نشان میدهد و به جای عصبانیت و تندی و اعتراض،با تأمل درمییابد که پیروزی وی و رمز موفقیتش در همین فراموشی است:(ذلک ما کنا نبغ فارتدا علی اثارهما قصصا)."