Abstract:
از سالها پیش این فکر در میان فلاسفهء علم،آرامآرام قوت میگیرد که«علم بهعنوان علم»محتاج به بعضی پیشفرضهای ارزشی است. این نکته برای کسانی که به تاریخ علم و فلسفهء آن آشنایند،نکته پر اهمیتی است.نقش پیشفرضهای ارزشی در متدلوژی علم اگر پذیرفته شود،مسئله عنیت علوم تجربی مخدوش و مسألهآفرین میشود.از طرف دیگر بحث معروف در مورد«تعهدات هستی شناسانهء زبان»که به مسأله کواین-کارنپ( Quine-carnap) )معروف است،هم به نحوی با آن بحث مرتبط میشود.
Machine summary:
و اگر بنای تدقیق در کار باشد باید گفت یان خود مسأله معضل و با اهمیتی است که آیا افعال ما برای تحقیق خود حتما به توصیهای ارزشی مبتنیاند یا نه؟به عبارت روشنتر آیا هرفاعلی فقط زمانی به فعل دست خواهد یازید که در آن(خیری)برای خود بیند یا اینکه ممکن است فاعل در عین اذعان به(نادرستی)و(شر)بودن فعل،باز هم مرتکب آن شود؟ از سقراط مشهور است که وی سرمنشاء همه فضائل علم(در مقابل جهل)می دانست،چون معتقد بود که اگر فاعلی به خیر فعل خویش علم داشته باشد هیچگاه آن را ترک نمیکند و برعکس اگر در فعل شر ببیند آن را انجام نمیدهد.
بسیاری از فلاسفه برای حل این مشکل به کاوش در مراتب نفس پرداختهاند و معتقدند اگر مراتب نفس به درستی شناخته شود و مرتبهای را که در یک عمل در واقع فاعل است از مرتبهای دیگر که فعل بدان منسوب نیست جدا شود،در آن صورت معلوم میشود که مرتبهای از نفس که فاعل فعل بوده است،واقعا در آن خیری میدیده است،و مرتبهای که(خیر)در عمل نمیدیده،اصلا فعلی انجام نداده است.
غرض اشاره به این نکته بود که صرف اختیار یک رشته علمی یا قدم نهادن به عرصه علم به جای ورود به حرفههای دیگر،دلیلی نمیشود بر اینکه چنین کسی حتما در این افعال و این اختیار(ارزشی)دیده است.
قبول این نظریه(یعنی پیش فرض ارزشی بودن عمل) منوط به آن تلازمی است که از کلام سقراط حکیم فهمیده میشود که چنانکه اشاره شد خود جای گفتگو بسیار دارد.