Abstract:
1-تطور دیدگاهها در اصل بلاغت باعث آن شده که تلقیها از عناوین مندرج در بلاغت هم دستخوش تغییر شود. 2-در بلاغتی که جرجانی تعریف میکند،وقف و ابتدا از جایگاهی اصولی برخوردار نیست،زیرا بحث فصل و وصل در آن منحصر است به آوردن یا نیاوردن و او عاطفه. 3-در بلاغت به تعریف و تلقی اسلاف جرجانی،وقف و ابتدا از جایگاهی مهمی برخوردار بوده،زیرا وقف و ابتدا کاملا منطبق بر فصل و وصل از دیدگاه آنهاست و این همان عنوانی است که بعضی اهل فن آن را عین بلاغت و تمام آن دانستهاند. 4-وقف و ابتدا در قرآن،هرچند قسمت اعظمش با استمداد از ابزار نحو صورت میگیرد،اما نفس عمل یعنی وقف بر موضوع نیکو و شروع از مقام مناسب یک عمل بلاغی تلقی میشود،زیرا موضوع،کلام بلیغ است و جهد در اظهار آن قطعا ملازم با بلاغت است. 5-در قرآن مواضع وقفی وجود دارد که از بایدهای نحوی تکون نیافتهاند، بلکه از بایستههای متعالی که منبعث از بلاغت مخصوص قرآنی است نشأت گرفتهاند و این مواضع همان فواصل هستند.
Machine summary:
مقدمه: علیرغم آنکه وقف و وصل در کلام اللّه به عنوان یک شاخصهء بلاغی،وجه افتراق قرآن کریم با سایر سخنها است و حتّی یکی از دلائل نسبت دادن شاعری و کاهنی به نبیّ اکرم-صلی اللّه علیه و آله وسلم-وجود همین عنصر در کتابی است که او-علیه و علی آله السلام-آورده،اما در بلاغت مرسوم مورد عنایت شایسته و بایسته قرار نگرفته است.
تفتازانی در کتاب مطوّل پیرامون رأی جرجانی مطلبی دارد که آن را استاد ارجمند جناب آقای دکتر فاضلی در مقالهای تحت عنوان"تأثیر لفظ و معنی در فصاحت"به صورت مبسوط و گویایی تشریح نموده است که خلاصهء آن چنین است: مراد از معنی در کلام شیخ معنای اوّلیه است،مثلا آنجا که قرآن کریم دربارهء عیس و مادرش علیهما السّلام میگوید: «کانا یأکلان الطّعام» معنای اولی همان تناول غذاست و معنای ثانوی تبعات آن است و چون از غرض که همان معنای ثانوی باشد با این عبارت پرده برداشته شده است،کلام مزیت و حسن یافته است.
آری بحث فصل و وصل نزد ابو هلال و ابو علی در فضایی متفاوت با فضای مورد تصوّر عبد القاهر مطرح است؛فضائی که در آن،اقامهء وزن و جودة سبک و زیبایی لفظ و منقّح بودن عبارات و متمایز بودن معانی از هم به صورتی که خلط و مزجی بین دو جمله پیش نیاید از اهمّ معاییر فصاحت و بلاغت در کلام است.