Abstract:
علم جغرافیا طی سدههای میمانه در قلمرو و سرزمینهای اسلامی به اوج خود رسید.آثار جغرافیایی دراین دوره علاوه برپرداختن به جنبههای فنی و علمی جغرافیا با دیدگاه ویژهای متأثر از ارتباط سهگانه خدا،انسان و محیط هستی(افلاک)شکل گرفته که باعث تکوین مکتب جغرافیدانان اسلامی شده است. در این مقاله"جایگاه انسان"نسبت به جهان و محیط جغرافیایی از نقطه نظر آثار و نگرش جغرافیدانان مسلمان با هدف شناخت دیدگاه و مکتب جغرافیدانان مسلمان مورد پژوهش قرار گرفته است.روش اصلی تحقیق در چهارچوب روشهای تحلیلی با استفاده از روشهای کتابخانهای و اسنادی و تجزیه و تلحیل اطلاعات است.
Machine summary:
در آثار و نوشتههای آنان علاوه برجنبههای فنی و علمی جغرافیا،با دیدگاه منحصر بفردی روبرو میشویم که تحت تأثیر دین و فرهنگ اسلامی به تلحیل مسائل جغرافیایی در ارتباط متقابل مثلثگونه توحید،انسان ومحیط هستی(افلاک)شکل گرفته است.
هدف اصلی این مقاله تلاش به منظور شناخت"جایگاه انسان"و موقعیت وی درارتباط با جهان و محیط جغرافیایی از نقطه نظر آثار و نگرش جغرافیدانان مسلمان است که در حد مجال به آن میپردازیم.
(صور الاقالیم از مؤلفی ناشناخته،3531،ص 911) انسان در جهانشناسی اسلامی سلسله مراتب وجود،پس از طی مراحل مختلف از افلاک به قعر زمین که پایینترین و نازلترین نقطه عالم و آخرین حلقهء زنجیر وجود است خاتمه میابد.
در نگرش جغرافیدانان مسلمان انسان متأثر از محیط جغرافیایی عالم وجود است.
اجرام سماوی نظر به اهمیت خورشید بعنوان مبدأ نور در میان افلاک،نهتنها جهان از وجود پر فروغ او منور میشود بلکه بعنوان مهمترین عامل مؤثر در تمامی شرایط طبیعی و اجتماعی و انسنی اثر میگذارد:"خورشید علاوه برتأثیری که برآبوهوا دارد،در ترکیب اشخاص و طبایع زنده و آمیزش دادن آنها در جماعات شهری و نیز در اخلاق و خویها و دینها و نیز در معادن و گیاهان و پیدایش موجود تازه به اذن خداوند عزّ و جلّ شرکت دارد(ابن رسته،5631،ص 811).
" ج:تأثیر آبوهوا برانسان مسعودی همچون سایر جغرافیدانان دورهء اسلامی به تأثیر اقلیم در روحیه انسان معتقد بود و شکل صورتها و مزاجهای گوناگون را ناشی از آن میداند.
(یعقوبی،3431،ص 5) نتیجه: جغرافیدانان مسلمان سدههای میانه متأثر از نگرش و جهانشناسی شالوده مکتب جغرافیا در دورهء اسلامی را به مثلثی بنا نهادهاند که سه ضلع آن را هستی و طبیعت،توحید و انسان تشکیل میدهد.