Abstract:
آنچه در پی میآید فشردهای است از سخنرانی آقای دکتر پیروز شعارغفاری استاد دانشگاه دنیسون اوهایو در آمریکا که دربارهء"سیر تحول شناخت آثار اجتماعی رسانهها"در 20 تیرماه 1372 در مرکز گسترش آموزش رسانهها ایراد شد.
Machine summary:
"مرحلهء اول،از آغاز قرن بیستم تا اوایل دههء 04 میلادی مطرح بود و آن اینکه رسانهها آثار مقاومتناپذیر مستقیم دارند و فرض بر این بود که این گلولههای سحرآمیز به صورت تبلیغات سیاسی،تجاری به سوی مردم شکلیک میشوند و به طور مستقیم به هدف،که ذهن انسانهاست،اصابت میکند و همگان را به طور یکسان و آنی تحت تأثیر قرار میدهد.
این نکتهء مهمی است و این تئوری در دههء 07 مطرح شده که رسانهها آنچه را گزارش میکنند خود واقعیت نیست بلکه تصویری از واقعیت است و این خلق تصویر خودش محصول متغیرهای مختلفی است که عبارتند از سازماندهی مطبوعات،گرایشات عقیدیتی خبرنگاران،تجاری بودن مطبوعات و...
این جریانات فکری مخالف روش تحقیقات اجتماعی هستند و این ادعاها تشابه زیادی با آثار رسانهها در دهه 07 و 08 دارد؛از نظر بنیانی و فسلفی اختلاف این دو تئوری چنین است که ما در آثار رسانههای دههء 07 و 08،اعتقاد داشتیم مطبوعات و رسانهها واقعیت را به نوعی تحریف میکنند ولی اعتقادات جدید این است که واقعیتی جز واقعیتی که توسط وسایل ارتباط جمعی خلق میشود وجود خارجی ندارد و یا اگر وجود خارجی دارد مفهومی ندارد و این مفاهیم براساس مراودات و ارتباطات در جامعه به صورت قراردادی حاکم میشود یعنی آن چیزی که ما به آن زشت،زیبا،خوب و بد میگوییم چیزهایی قراردادی است که بر اثر ارتباطات در جامعه به وجود میآید و البته تعبیر دیگری که شده مرزبندیها را به ارتباطات جمعی تعمیم میدهند."