Abstract:
اصطلاح روابط عمومی در جهان تجارت، اغلب سوءتعبیر میگردد.این تعبیر نادرست را میتوان منتج از سیر تکاملی آن دانست.این تحلیل بیانگر آن است که شرکتهای تجاری ممکن است ترجیح دهند که مجریان و مدیران روابط عمومیشان در مناصبی ایفای نقش نمایند که مربوط به چندین دهه قبل است و امروزی نیست-همانند عوامل مطبوعاتی و یا تبلیغاتی به جای مشاوران روابط عمومی-این امر بدون دلیل منجر به تبدیل مشکلات کوچک به بحرانهایی میشود که در بدو بروز قابل حل هستند.استفادهء مؤثر از مشاوران روابط عمومی همانند یک«سیستم اخطاردهندهء مقدماتی»است که بهمنظور افزایش جریان ارتباطی یک سازمان و اعضای متفاوتش عمل میکند.
Machine summary:
"این تحلیل بیانگر آن است که شرکتهای تجاری ممکن است ترجیح دهند که مجریان و مدیران روابط عمومیشان در مناصبی ایفای نقش نمایند که مربوط به چندین دهه قبل است و امروزی نیست-همانند عوامل مطبوعاتی و یا تبلیغاتی به جای مشاوران روابط عمومی-این امر بدون دلیل منجر به تبدیل مشکلات کوچک به بحرانهایی میشود که در بدو بروز قابل حل هستند.
آیا یک شرکت باید برای پنهان ساختن اخبار بد،یک عنصر مطبوعاتی را به کار گیرد؟آیا باید تنها برای انتقال حقایق،از عنصر تبلیغاتی استفاده نماید؟یا باید از یک مشاور روابط عمومی که خطمشی ناشی از تصمیمات افراد مهم و دلایل آن را بهطور مؤثر انتقال میدهد،بهره برد؟ به عقیدهء مدیر یکی از شرکتها، مدیر مسؤول به بهترین ابزار و طرح و ارتباط قابل دستیابی،نیاز دارد و کلیهء این موارد از طریق روابط عمومی،مشروط بر اینکه توانایی خویش را در این زمینه نشان داده باشد،قابل دستیابی است و...
طرحی که باید مورد تأیید مدیران رده بالا باشد،باید کتبا در اختیار هر فرد که لزوم آگاهی وی از آن طرح وجود دارد،قرار گیرد(این افراد ممکن است کارکنان،مقامات منتخب، خریداران،تهیهکنندگان،ساکنان محدوده و همچنین رسانههای خبری باشند).
*ارائهء طرح پس از تهیهء طرح،باید آن را مورد آزمایش قرار داد تا ببینیم که آیا کلیهء افراد به وظایفی که بر دوش دارند آشنا هستند؟(بهعنوان مثال آیا کارمندان میدانند که باید تماسهای رسانههای گروهی را به مدیران روابط عمومی انتقال دهند؟آیا سخنگوی شرکت هنگامیکه در یک محیط تحریکآمیز مطبوعاتی در معرض سؤالهای پیدرپی خبرنگاران قرار میگیرد، قالب تهی میکند و در پاسخ درمیماند؟اگر چنین باشد،طرح باید مورد بازنگری قرار گیرد)."