Abstract:
هدف از این مقاله معرفی فیلسوف بزرگ ولی ناشناختهی قرن چهارم ابوالحسن عامری و بیان آرا و اندیشههای وی در حوزهی فلسفهی سیاسی و حکمت عملی است. از آنجا که عامری نظرات نسبتا نوینی در باب سیاست و بهویژه رابطهی دیانت و سیاست و عقل و دین داشته است پرداختن به افکار وی لازم مینماید.چراکه چالش جدی کلام جدید جمع بین دین و عقل است. سیاست نیز به عنوان بخش مهمی از فلسفه و عقل عملی در کانون این توجه قرار دارد. از اینروست که اندیشههای متفکران ژرفاندیشی چون عامری میتواند راهگشای برخی مسایل لاینحل فلسفهی سیاسی باشد
Machine summary:
"دیانت و سیاست در اندیشهی ابوالحسن عامری حسن اکبری بیرق 1 چکیده کلیدواژه: استادیار دانشگاه سمنان مقدمه سنت گزارشگران تاریخ تفکر فلسفی در عالم اسلام بر آن بوده است که بلافاصله پس از گزاردن حق فارابی بزرگ، به سوی ابوعلی سینا میروند و به بررسی آثار آن نابغهی نادرهی تاریخ میپردازند و شاید هم، حق همین باشد.
توضیح این نکته ضروری است که در بین فیلسوفان پیش از عامری توجه به فلسفهی سیاست، شیوع و رواج داشته و آثار ارزشمندی نیز در این باره به رشتهی تحریر درآمده است اما آنگاه که نوبت به ابنسینا رسیده تب این توجه فرو نشسته است تا جایی که در نظام فکری ابنسینا اثری از اندیشهی سیاسی به چشم نمیخورد و آنچه هست سخنان فارابی است.
ذکر این نکته ضروری است که همان گونه که عامری نسبت به فیلسوف پیش از خود، فارابی، بیتوجه بوده است، فیلسوف پس از او، ابنسینا نیز نه تنها عنایتی به وی نداشته بلکه در یکی از آثار خود، او را بهشدت مورد انتقاد قرار داده و با لحنی تند و توهینآمیز از وی نام میبرد.
او میگوید: «اصلاح مورد نظر در سیاست این است که شأن طبقات مختلف مردم و استعدادها و تخصصها بر حسب درجات و مراتب آنها به گونهای که دین صحیح و عقل صریح اقتضا میکند رعایت شود»(عامری، 1367، ص81).
باید توجه داشت که گرچه علم و دین دو موضوع کاملا علیحده در نظام فکری عامری است و خود بارها بدان تصریح کرده و حتی تقسیمبندیهای منطقی نیز در این باب ارائه کرده است لیکن هیچ تضاد و تعارضی بین این دو مقوله نمیبیند."