Abstract:
در این مقاله ابتدا به بحث و بررسی تئوری سیستم ها و اهمیت آن پرداخته و سیستم را از نظر تاریخچه ابداع، تعاریف، انواع، ویژگی ها و مراحل تکامل آن مورد توجه قرار داده ایم و سپس سعی بر این بوده است تا بیان کنیم همچنان که اکثر رشتههای علمی از این تئوری بهره گرفته و می گیرند، در تحلیل مسائل تاریخی، چگونه می توان از این نظریه بهره گرفت و به ناشناخته های تاریخ ملل پاسخ داد به ویژه دلایل صعود و سقوط فرهنگی و تمدن ها را عمیق تر، عالمانه تر و قابل قبول تر تحلیل نمود. به این دلیل متوسل به شواهد و مثالهای تاریخی گذشته و معاصر ایران و جهان شده ایم تا بتوانیم این موضوع را برای خوانندگان محترم تا حدی ثابت کنیم که سیستم های بسته اجتماعی و سیاسی تا زمانی که بر بسته بودن خود تاکید دارند و با محیط تعامل ندارند، همچنان پابرجا و مستحکم باقی می مانند، ولی به محض اینکه درهای سیستم را به روی جهان آزاد باز گشایند و یا گرایش به روش های دموکراسی و آزاد منشی داشته باشند، در کوتاه مدت سقوط کردهاند و بالعکس سیستم های اجتماعی و سیاسی باز تا زمانی که بر محورهای رفتاری و عملی باز یا دموکراسی تکیه دارند، استوار و پابرجایند و اگر گرایش (حتی موردی) به سوی خودکامگی دیکتاتوری داشته باشند (مگر در موارد ضرورت) در کوتاه مدت متلاشی یا تضعیف شده اند. ولی آنچه مسلم است و تاریخ بیانگر آنست ، سیستم ها باز واقعی کمتر نابود شده اند و یا در کوتاه مدت موقعیت قبلی خویش را کسب نموده اند در صورتی که سیستم های بسته وقتی در شرایط سقوط قرار گرفتهاند، در تاریخ محوشه و شرایط تجدید بر ایشان فراهم نشده است (مگر در مدت محدود) بهترین مثال در قرن گذشته، دو جنگ اول و دوم جهانی بود که سیستم های سیاسی بسته به نابودی مطلق کشانده شدند ( چون آلمان بیمارکی و هیتلری و عثمانی و ... )ولی نظام های اجتماعی باز (چون انگلیس ، فرانسه ، امریکا و ... ) نه تنها به نابودی کامل کشانده نشدند، بلکه در کوتاه مدت جایگاه قبلی خویش را باز یافته و مستحکم تر و استوارتر برجا ماندند.
Machine summary:
"فقط به اختصار بیان می شود که آیا نظام ها یا سیستم های حکومتی غرب یا شبیه آن در شرق (ژاپن و غیره) می توانند چون رژیم های خودکامه و دیکتاتور، بدون جلب افکار عمومی و مردمی دست به عملی برخلاف خواسته اکثریت مردم بزنند؟ یک نمونه کوچک آن را در نیمه دهه 1990 در فرانسه شاهد بودیم که وقتی دولت فرانسه می خواست فقط 5% حق بیمه را علیرغم میل اکثریت مردم افزایش دهد (تا بتواند به آزمایش های اتمی خود در اقیانوس آرام ادامه دهد) اعتصابات چندروزه مردم فرانسه نظام دموکراسی این کشور را به لرزه انداخت به طوری که دولت وقت فرانسه مجبور به پس گرفتن حرف و تصمیم خود و متوقف کردن آزمایشات اتمی در اقیانوس آرام شد یعنی دولت فرانسه با یک نظام یا سیستم اجتماعی باز، می خواست بسته عمل کند که قادر به چنین امری نشد پس نظام هایی که این خصلت سیستم اجتماعی را درک کرده اند نه تنها پابرجا و استوار هستند (که نمونه آن به قول هانتینگتن در جنگ اول و دوم جهانی بود که در نهایت باعث پیروزی نظام های دموکراتیک سقوط نظام های دیکتاتوری شد) بلکه سیستم سایبرنتیک حاکم بر آن جلوی هر گونه انحراف را به طور اتوماتیک سد کند و جامعه را از هر گونه کجروی جلوگیر شده و باعث دوام بقای هر چه بیشتر نظام می شود یعنی انتروپی هم مثبت عمل می کند (برای تغییر و توسعه وضع موجود) و هم منفی (جهت حفظ تعادل نظام) نتیجه مهم دیگر اینکه (باز هم به قول هانتینگتن) کودتا و تغییر کوتاه مدت نظام های سیاسی ویژه نظام های دیکتاتوری است و جنگ و جدال هم ثابت شده است که بین نظام های خودکامه ویا نظام های خودکامه با دموکراسی هاست و دموکراسیها هیچ گاه با هم در جنگ نبوده اند و نیستند بلکه مشکلات گوناگون خویش را از طریق مسالمت آمیز حل میکنند."