Abstract:
از آنجا که در کتاب وزین تاریخ بیهقی،علاوه بر مسائل تاریخی ادبی،مسائل جامعهشناختی، مخصوصا جامعهشناسی سیاسی نیز،اشارات فراوانی شده، نگارنده کوشیده است در حد توان،این مقاله را دربارهی تعارضات سیاسی-خاصه داخلی و خارجی حکومت محمود و مسعود غزنوی-تهیه کند.
Machine summary:
"خارجی حکومت محمود و مسعود
کوشش برای دستیابی به آندو،عوامل مهم«تعارض و به این ترتیب آنان مهمترین تضاد
سیاسی و تسلط قدرت بر دیگران را در دو چارچوب مهم بررسی میکنند.
ما نیز در این مقاله سعی داریم که در جستوجوی تضادهای سیاسی در کتاب وزین تاریخ
در طول دو یا سه سال پادشاهی سلطان مسعود-که تاریخ بیهقی نیز به تشریح حکومت او
علاوه بر تعارضات سیاسی داخل حکومت،در عهد محمود و مسعود-که وجود امپراتوری
عظیم غزنوی با کوشش آنهاست-آنان همیشه در تعارض و تضاد با کشورهای همجوار نیز
تاریخ بیهقی برمیآید نشان میدهد که حاکمان غزنوی رسیدن به منافع خود را در نادیده گرفتن
ارضی،دولتها را از نظر ثروت مواد اولیه (به تصویر صفحه مراجعه شود)
ملی و طبیعی بوده و البته این مسئله در مورد
سیاسی و قدرت برتر سعی کردهاند به
شاهان غزنوی نیز،که از این امر مستثنا
قدرت(زور)است و شاید به همین دلیل
طبقاتی و در نتیجه ایجاد تعارض سیاسی در
سلطان مسعود نیز در زمان حکومت
طبقاتی در جامعه میشد،که این اختلاف
جمعیت حکومت را به سوی دوقطبی شدن
طبقاتی آن دوره بود که به یک تضاد سیاسی
جزء سرشت آنان میشود و این ثروت را از
و از همه مهمتر عامل بزرگ تضاد سیاسی
دوران حکومت غزنویان نیز از این امر
مسعود شروع میشود-این مسئله بین پدریان و پسریان به وضوح دیده میشود.
خود این نامه را می توان گرایش ایلی یا
پدریان را از حکومت برکنار و مسعود از
«امیر مسعود گفت خواجه(احمد حسن)به
خود مسعود با وجود قدرت برتر بودنش در"