Abstract:
آنچنان که می دانیم، ادبیات پر بار فارسی دری از آغاز پیدایش تحت تاثیر شدید معارف نیرومند اسلامی قرار داشت و بخصوص آثار ادبی ایرانی برتر، با بهره مندی از این معارف فرا گیر و غنی توانست جایگاهی محکم را در فرهنگ ایران و جهان از آن خود نماید. همچنین می دانیم که افکار و اندیشه های عالمانه و الهی مولای متقیان- که بخش هایی از آن توسط سید رضی با عنوان نهج البلاغه به جهان علم و ادب ارائه شده است- از منابع مهم و اصیل فرهنگ اسلامی به حساب می آید و چنان که تاریخ گواهی می دهد همواره مطمح نظر حکیمان و متفکران ایرانی و اسلامی در دوره های مختلف بوده است. از میان این حکیمان، حکیم سنایی عارف و اندیشمند توانای دوره های نخستین ادب پارسی است که از استوانه های نیرومند این عرصه به حساب می آید و از جمله کسانی است که به جهات علمی، ادبی و عرفانی از چشمه زلال سخنان متعالی خداوند سخن و معرفت بهره مند شده است. در این مقاله سعی شده است بعد از ارائه مقدمه ای تحلیلی، به صورت اجمالی و مستند نشان داده شود که سنایی به عنوان یک شاعر و اندیشمند برجسته در اثر ارجمند خود حدیقه، در بسیاری از موارد به سخنان حضرت امیر توجه داشته است و در اوضاع نامساعد آن زمان که ابراز برخی از عقاید اتهام رافضی بودن را در پی داشت، تا جایی که امکان داشته، با تمجید و تعریف آن، سخنان گهر بار حضرت را برای تحکیم افکار و عقاید خود به کار گرفته است.
Machine summary:
"» (نهجالبلاغه: خ 108) سخنان حضرت امیر به گونهای است که در بسیاری از موارد حکم مثل سایر را دارد؛ از این قبیل: -« سل عن الرفیق قبل الطریق و عن الجار قبل الدار» (نامه 31) در این قبیل موارد نیز سنایی به سخنان آن حضرت بیتوجه نبوده و در مقامات مختلف آنها را برای بیان عقاید خود به کار گرفته است، مانند: راه بییار نیک نتوان رفت ورنه پیش آیدت هزار آگفت (سنایی، 1359:) در موارد زیر که در موضوعات مختلف: عبادت، خرد، دوستی و مرگ است، باز این نوع هماهنگیها و همسوییها را در حدیقه و کلام مولا میتوان بوضوح مشاهده کرد: عبادت: مرغ و حور از بهشت ابدان استنبود جز جمال ایزد قوتتو چه دانی که می چه گیری قوتآن که در بند حور و غلمان استچون گرفت از صفای صفوت قوتتو چه دانی بهشت یزدان چیستهمچو بربط ز فسق و سیرت زشت حکمت و دین بهشت یزدان استعاشقان را به جنت ملکوتدر چنین دل کجا رسد ملکوتنیست خواجه که از غلامان استملک را باز داند از ملکوتچه شناسی که جنت جان چیستچشمتان هست به هر هشت بهشت (سنایی، 1359: 428) دوستان زو همه لقا خواهند در دعا زو همه رضا خواهند (سنایی، 1359: 335) «ان قوما عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجار و ان قوما عبدوا الله رهبة فتلک عبادة العبید، و ان قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الاحرار» (سید رضی، 1378: حکمت 237) «مردمی خدای را به امید بخشش پرستیدند، این پرستش بازرگانان است، و گروهی او را از روی ترس عبادت کردند و این عبادت بردگان است، و گروهی وی را برای سپاس پرستیدند و این پرستش آزادگان است» ( شهیدی، 1378: 400) علامت عاقل مونس من در این چنین خانههر سخن کان به جای خود باشد خاطر تیز و عقل فرزانهکاتب الوحی آن خرد باشد (سنایی، 1359: 727) -« علامه العاقل هو الذی یضع الشیء مواضعه» (سید رضی، 1378: حکمت 235) عقل راهنما و مخالف هوی بر براق خرد نشین پیوستقوم موسی چو از براق خرداز سمند هدی گسسته چو چنگ دور باش از هوای گاو پرست...."