Abstract:
در محیط جدید کسب و کار، توسعة مدیریت یک موضوع قابل بحث برای محققان دانشگاهی و دستاندرکاران سازمانی شده است. آگاهی سازمانها از نقش فعالیتهای توسعة مدیریت در ایجاد مزیت رقابتی رو به افزایش است. این سازمانها از طریق توسعة شایستگیهای مدیران بالقوه و فعلی خود قادر خواهند شد که شرایط مناسب را برای رقابتی شدن در محیط کسب و کار فراهم سازند. در این مقاله، پس از بیان مفهوم، اهداف و نوعشناسی جدید توسعة مدیریت، تلاش شده است تا شایستگیها، فعالیتها، راهبردها و رویکردهای توسعة مدیریت مورد بحث و بررسی قرار گیرند.
Machine summary:
"توسعة مدیریت: نوعشناسی، شایستگیها و راهبردها سید حمیدخداداد حسینی* / بهروز قلیچلی** چکیده: کلیدواژه: مقدمه جهانی شدن کسب و کار، ظهور فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی جدید، اهمیت روزافزون نقش منابع انسانی، کیفیتگرایی و مشتریمحوری و افزایش طرحهای کسب و کار رقابتی و نظایر آن موجب شدهاند که بسیاری از سازمانها (کوچک و بزرگ، دولتی و خصوصی) در پاسخ به این چالشها نه تنها انعطافپذیر، یادگیرنده و رقابتی شوند، بلکه همچنین به ارتقای شایستگیهای مدیریتی و رهبری خود توجه زیادی داشته باشند.
توسعة مدیریت به عنوان یکی از فرایندهای کلیدی سازمانی میتواند به بهبود عملکرد مدیران فعلی و بالقوه و آمادهسازی آنها برای پذیرش مسئولیتهای دشوار آینده منجر شود.
فرض اساسی توسعة راهبردی مدیریت این است که همانطور که کالاها و خدمات جدیدی طراحی و ایجاد میشوند، سازمان نیز باید مدیران شایسته و دانایی را برای اجرای موفقیتآمیز راهبرد رقابتی خود شناسایی و بسیج کند.
هدف از این نوع توسعة مدیریت، ایجاد بازار از طریق ابتکارات فردی است و سازمان باید از طریق شناسایی نیروی انسانی مستعد و فراهم ساختن یک محیط مناسب برای توسعة آنها، به ایجاد این بازار کمک کند.
این نظریه به سازمان کمک میکند که با توجه به نوع توسعة مدیریت و نیز ارزشهای مدیریتی اساسی خود بر شایستگیهای موردنیــاز تمرکــز بیشتری داشته باشد.
بعد دوم به این موضوع اشاره دارد که آیا مدیران سازمان باید تأکید بر رفاه، سلامت و توسعة منابع انسانی (تمرکز درونی) داشتهباشند یا اینکه بهبود سازمان را باید بیشتر مد نظر قرار دهند (تمرکز بیرونی) یعنی؛ توجه به احساسات و نیازهای افراد درون سازمان در مقابل توجه به بهرهوری و انجام وظایف سازمان."