Abstract:
ممالک بازنده آنهایی هستند که نه تنها در این میان سودی نبردهاند.بلکه بسیار نیز متضرر شدهاند.به طوری که نتوانستهاند معضل فقر در میان جوامع خویش را حل و فصل نمایند. بنابراین روند جهانی شدن اینک به نگرانیهای فزایندهای در حضور گسترش فقر و فقدان دستیابی به بازارهای جهانی به ویژه برای کشورهای مذکور مبدل گشته است.بر این اساس هدف تحقیق حاضر،نقد و بررسی و تحلیل فرایند جهانی شدن و تاثیرات آن بر فقر میباشد که با استفاده از روش اسنادی(کتابخانهای)با استفاده از فیش برداری اطلاعات جمعآوری و نقد و بررسی شده است.جهانی شدن فرایندی اجتناب ناپذیر است که از قرن نوزدهم و بستم شروع شده و همراه با فراز و نشیبهایی که هیچگاه بجز دوران جنگهای جهانی اول و دوم متوقف نشده است،به تکامل خود ادامه داده است.این فرایند در طول مسیر ابتدا در بعد اقتصادی خود موفق بوده است و کمکم به سایر ابعاد گسترش یافته است.فقر نیز پدیدهای کهن و ریشهدار ا ست که از همان ابتدای تشکیل اجتماعات بشری با آنها همراه بوده است. اقتصاددانان با توجه به دیگاههای خود،نظرات متفاوتی را در این زمینه ارائه میدهند، گروهی تاثیر جهانی شدن بر فقر را مثبت و عدهای نیز آن را منفی میدانند.در این تحقیق که با توجه به دیدگاه دو سویه تحلیل شده است،نتایج زیر به دست آمده است.فرایند جهانی شدن در میان کشورها برندگان و بازندگان را به دنبال داشته است.برندگان شامل کشورهای در حال توسعهای میشوند که توانستهاند سیاستهای اقتصادی خود را به نحوی تدوین نمایند،که با ادغام در اقتصاد جهانی تهدیدات فرایند مذکور را به فرصت تبدیل کنند،و در مقابل
Machine summary:
"طرفداران این دیدگاه به توانایی عوامل اقتصادی در ایجاد رشد و پیشرفت در جوامع در حال توسعه،بسیار خوش بین و بر این باور است که جهانی شدن اقتصادهای ملی از راه گسترش فناوری و انتقال آن به کشورهای در حال توسعه،انتقال سریع منابع مالی و تلاش شرکتهای فراملی بر ساس توسعه سهم بازار خود،این دولتها را با چنان قدرتی رو به رو خواهد کرد که به راحتی میتوانند در برابر تمام فشارهایی که آنها را به سوی واگرایی سوق میدهد،مقاومت نمیاند و آن را از میان بردارند.
او در ادامه میافزاید:این درست است،که نشانههایی از انزجار و نفرت مردم در برابر الزامات و سختیهای آزاد سازی تجارت و اقتصاد در مناطق مختلف دنیا مشاهده میشود و یا در آمریکای جنوبی برخی دولتها پس از قبول قواهد جهانی شدن اقتصاد و تجارت با مشاهده این تشدید رشد اقتصادی،فقر را کاهش و سطح زندگی را به همان سرعتی که میخواستهاند افزایش ندادهاند،از حصول نتیجه مطلوب جهانی شدن ناامید شدهاند و یا بحران مکزیک را نشانهای بارز از خطرات جهانی شدن اقتصاد و بازار میدانند،اما تجربه نشان میدهد که اصلاحات اقتصادی انجام گرفته در این مناطق روند مطلوبی را طی نکردهاند.
هر چند سیاستهای کاربردی برای جهانی شدن ابتدا از بخش اقتصاد شروع شد،که هدف آن افزایش درآمد و استانداردهای زندگی مردم فقیر بوده است،اما در کنار بعد اقتصادی جهانی شدن،موضوعات غیر اقتصادی دیگری نیز وجود دارند که باید به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرند."